استقلال فرهنگی

هدف سایت استقلال فرهنگی هم افزایی در مهندسی فرهنگی جامعه

استقلال فرهنگی

هدف سایت استقلال فرهنگی هم افزایی در مهندسی فرهنگی جامعه

استقلال فرهنگی
امام خامنه ای:

من هم از مسائل فرهنگی نگرانم
و در این نگرانی نمایندگان محترم خبرگان
سهیم هستم.

دولت محترم باید به این موضوع توجه کند
و مسئولان فرهنگی نیز
باید توجه داشته باشند
که چه می کنند،

زیرا در مسائل فرهنگی
نمیتوان بی ملاحظه‌گی کرد.

مسئله فرهنگ مهم است

زیرا اساس ایستادگی
و حرکت نظام اسلامی،
مبتنی بر حفظ فرهنگ اسلامی و انقلابی
و تقویت جریان فرهنگی مؤمن و انقلابی است.

واقعاً همه باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را بدانند
زیرا همین جوانان هستند
که در روز خطر، سینه سپر می کنند.

کسانیکه به این جوانان با بدبینی نگاه می کنند
و تلاش دارند آنها را منزوی کنند،
به انقلاب و کشور خدمت نمی کنند.

البته این جوانان مؤمن و انقلابی
هیچگاه منزوی نخواهند شد.

مطالبی که گفته شد باید بصورت گفتمان
و باور عمومی درآید

که لازمه آن هم

تبیین منطقی و عالمانه این مسائل،

به دور از زیاده روی های گوناگون

و با زبان خوش است.

۱۳۹۲/۱۲/۱۵
leader.ir


---------------------


کانال استقلال فرهنگی
در سروش

http://sapp.ir/esteghlalefarhangi


و در تلگرام

https://telegram.me/culturalIndependence


وبسایت های متفاوت
آخرین نظرات شما

۷۹ مطلب با موضوع «فرهنگی :: با ولایت تا ظهور» ثبت شده است

-


آن هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه کند.


قصه ی جنگ تحمیلی

از آن هشت سال جنگ باید استفاده کرد...

می خواهم بگویم که این یک گنج است.

آیا ما خواهیم توانست این گنج را

استخراج کنیم، یا نه؟


این هنر ماست

که بتوانیم استخراج کنیم.


 امام سجاد توانست همان چند ساعت گنج عاشورا را استخراج کند. امام باقر و ائمه‌ی بعد از ایشان هم استخراج کردند و آن‌چنان این چشمه‌ی جوشان را جاری نمودند که هنوز هم جاری است و همیشه هم در زندگی مردم منشأ خیر بوده، همیشه بیدار کرده، همیشه درس داده و یاد داده که چه کار باید کرد؛ الان هم همین‌طور است. الان هم هر کدام از ما، هر جمله‌یی از عبارات امام حسین را که برایمان مانده، میخوانیم، به یاد میآوریم و احساس میکنیم که روح تازه‌یی میگیریم و حرف تازه‌یی میفهمیم.

۱۳۷۰/۰۴/۲۵

بیانات امام خامنه ای


 در دیدار مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت

 

 

-

بیانات در دیدار مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
 
مطلبی که باید به برادران عرض کنم، بیش از همه چیز، همان مراتب تشکر خودم است. خیلی از حرفهایی که در ذهنم بود تا اگر یکوقت شما را دیدم، بگویم، در خلال گزارش آقای زم(۱) بود. معلوم میشود که خود شما بحمداللَّه به همه‌ی جوانب این قضایا توجه دارید. من همین اندازه از شما تشکر کنم که به این فکر افتادید و در این راه استقامت ورزیدید و آن سرمایه‌یی را که خدای متعال به شما داده، صمیمانه و بحق در این راه مصرف میکنید. هیچیک از این چیزهایی که ما داریم، متعلق به ما که نیست؛ متعلق به اوست و اراده‌ی ما هم باید در راه رضا و خواست او به کار رود. این سرمایه، چیز خیلی باارزشی است. من به عنوان برادر شما و یک مسلمان که نسبت به این مفاهیم احساس دلسوزی میکند و نسبت به این‌گونه مسایل خالی از دغدغه نیست، و همچنین به عنوان خواننده‌یی که از این نوشته‌ها میخواند و التذاذ معنوی می‌برد، از شما تشکر میکنم.         
 
همان‌طور که عرض کردم، تقریباً همه‌ی این کتابهایی که شما از «دفتر هنر و ادبیات مقاومت» منتشر کرده‌اید، خوانده‌ام و بعضی از آنها را بسیار فوق‌العاده یافته‌ام. همین «فرمانده‌ی من» که ذکر شد، از آن بخشهای بسیار برجسته‌ی این کار است. نفس این فکر، فکر مهمی است. آنچه هم که آن‌جا نوشته شده و عرضه گردیده - حالا یا شما نوشتید، یا خود آن افراد نوشتند و برای شما فرستادند و بعد ویراستاری شده - بسیار چیز برجسته‌یی است. من وقتی اینها را میخواندم، به این فکر میافتادم که اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است. البته ایشان(۲) مژده دادند که بحمداللَّه به فکر ترجمه‌ی اینها هم هستند. اینها بسیار باارزش است.    
 
جزوه‌یی هم به نام «مقتل» دیدم، که آن لحظه‌های حساس و تعیین‌کننده را شکافته بود؛ نقاطی که اصلاً مفاهیم اسلامی در آن‌جا خودش را نشان میدهد. در لشکرکشی - به عنوان کلان کار - چیزی از مفاهیم اسلامی دیده نمیشود. همه‌ی دنیا لشکرکشی میکنند، همه‌ی دنیا میجنگند، همه‌ی دنیا بالاخره یک روز میبرند و یک روز میبازند، همه گریز دارند، همه هم حمله و فداکاری دارند؛ اما آن‌جایی که بخصوص تفکر و روحیه و منش اسلامی خودش را مشخص میکند، جاهای خاصی است. آن‌جاها را جستن و روی آنها تکیه کردن و آنها را خوب بیان کردن، حقیقتاً کار برجسته و مهمی است. خوشبختانه کارهای شما از همین قبیل است.        
 
بله، من هم در این نگرانییی که اشاره کردند، با شما برادران شریکم و این دغدغه در ذهن من هست که فرهنگ جنگ و فرهنگ انقلاب و درحقیقت روحیه‌ی انقلاب - آن روحیه‌یی که در جنگ، میدانی برای رشد و بالندگی پیدا کرده بود - از بین برود. البته باید به خدای متعال توکل کرد و به آینده خوشبین بود؛ که من حقیقتاً به آینده خوشبینم و خیلی از افقها را خوب و روشن میبینم. به هر جهت، این دغدغه وجود دارد و راه زایل کردن آن هم این است که ما تلاش بکنیم؛ یعنی وقتی به قدر وسعمان تلاش کردیم، دیگر دغدغه‌یی نخواهیم داشت.  
اعتقادم این است که اگرچه جنگ به خودی خود موضوعیتی ندارد، اما عرصه‌ی بسیار مهمی برای بروز روحیه‌ی اسلامی و انقلابی و خصلتهای مسلمانىِ درست است؛ از این جهت بسیار ارزشمند است. از بودن آن‌چنان زمان و محیطی بایستی شکرگزار بود؛ از نبودنش باید آدم واقعاً متأسف باشد و غصه بخورد. اگرچه کسی از جنگ - از حیث جنگ - خوشش نمی‌آید، اما این روی دیگر سکه، چیز بسیار عظیمی برای ماست. ما حالا که دیگر جنگ نداریم و نمیخواهیم هم به دست خودمان یک جنگ درست کنیم که عرصه‌ی انقلاب بشود، لیکن آن هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه کند. ما باید از آنچه که در این هشت سال جنگ اتفاق افتاده، آن روحیه‌ی مقاومت، آن روحیه‌ی فداکاری همراه با اخلاص - همانی که حقیقتاً در عرصه‌های جنگ ما وجود داشت - استفاده کنیم.           
 
آن‌جایی که نوشته‌های شما حاکی از اخلاص است، آن نقطه انسان را تکان میدهد. هر چیزی شما ارایه کنید که نشانگر اخلاص باشد، خیلی اهمیت دارد؛ والّا همه فداکاری میکنند؛ برای تعصب و خودنمایی هم فداکاری میکنند؛ خطر مرگ هم دارد. مثلاً خلبانی در یک مانور، جلوی چشم مردم چند معلق میزند و صدی پنجاه هم ممکن است سقوط کند؛ اما او این را برای خودنمایی قبول میکند. به خاطر خودنمایی، بیش از این را هم میکنند؛ مثلاً بعضی خودشان را آتش میزنند! اینها ارزشی ندارد. آن‌جایی که کار با اخلاص همراه است، یعنی انسان فقط برای خاطر خدا و برای انجام وظیفه‌ی الهی کاری را انجام میدهد، آن صفا و درخشندگی این را دارد. در نشان دادن این نقطه‌ها و جاری کردن این روحیه در طول و امتداد تاریخ ما، باید خیلی تلاش کرد؛ از آن هشت سال جنگ باید استفاده کرد. 
از اول تا آخر حادثه‌ی عاشورا، به یک معنا نصف روز بوده؛ به یک معنا دو شبانه روز بوده؛ به یک معنا هم هفت، هشت روز بوده؛ بیشتر از این‌که نبوده است. از روزی که امام حسین وارد سرزمین کربلا شد، تا روزی که از خاندان خود جداگردید، مگر چند روز بوده است؟ از روز دوم تا یازدهم محرّم، هشت، نه روز بوده؛ خود آن حادثه هم که نصف روز است. شما ببینید این نصف روز حادثه، چه‌قدر در تاریخ ما برکت کرده و تا امروز هم زنده و الهامبخش است. این حادثه فقط این نیست که آن را بخوانند و بگویند و مردم خوششان بیاید یا متأثر عاطفی بشوند؛ نخیر، منشأ برکات و حرکت است. این، در انقلاب و جنگ و گذشته‌ی تاریخ ما محسوس بوده است. در تاریخ تشیع، بلکه در تاریخ انقلابهای ضد ظلم در اسلام - ولو از طرف غیرشیعیان - حادثه‌ی کربلا به صورت درخشان و نمایان اثربخش بوده؛ شاید در غیر محیط اسلامی هم اثربخش بوده است. در تاریخ خود ما - یعنی در این هزاروسیصد، چهارصد سال - همان نصف روز حادثه اثر کرده است. پس، عجیب و بعید نیست. ما اگر نخواهیم هشت سال جنگ خودمان را با آن هشت، نه ساعت عاشورای امام حسین مقایسه کنیم، یا آن را خیلی درخشانتر بدانیم - که واقعاً هم همین است؛ یعنی من هیچ حادثه‌یی را در تاریخ نمیشناسم که با فداکاری آن نصف روز قابل مقایسه باشد؛ همه چیز کوچکتر از آن است - لیکن بالاخره طرحی از آن، یا نمی از آن یم است  .چرا ما فکر نکنیم که در داخل جامعه‌ی ما، برای سالهای متمادی میتواند منشأ اثر باشد؟    
 
همیشه این نکته در ذهنم بوده که حادثه‌ی دوم فروردین - حادثه‌ی مدرسه‌ی فیضیه - در مقابل حادثه‌ی پانزده خرداد، حادثه‌ی کوچکی بود؛ اصلاً قابل مقایسه با آن نبود. حادثه از یک ساعت یا دو ساعت به غروب شروع شد، تا یک ساعت بعد از شب ادامه داشت؛ یعنی سه، چهار ساعت به صورت شدید طلبه‌ها را در محیط مدرسه‌ی فیضیه کتک زدند و تهدید و اهانت کردند، و به صورت رقیقترش تقریباً در خیابانهای اصلی قم آنها را زیر فشار قرار دادند. تا آن‌جایی هم که ما اطلاع داشتیم، گمانم یکی، دو نفر در آن حادثه کشته شدند و البته عده‌ی زیادتری هم مجروح گردیدند. بنابراین، حادثه ابعاد خیلی زیادی نداشت. امام توانست آن حادثه را برای به حرکت درآوردن همه‌ی ملت ایران مورد استفاده قرار دهد. پانزده خرداد را که امام به وجود نیاورد - در این روز امام در زندان بود - پانزده خرداد یک حادثه‌ی خودجوش بود. پانزده خرداد، محصول حرکتی بود که امام در دوم فروردین به وجود آورد. من در همان سال، این نکته را به امام عرض کردم. نزدیک عید سال ۴۳ بود که من از زندان آزاد شده بودم و توانستم با تدبیری خدمت امام - که آن‌وقت در خانه‌یی در قیطریه بودند - بروم. من در همان چند لحظه‌یی که توانستم خدمت ایشان بروم و دستشان را ببوسم و با آن حال منقلبی که از دیدنشان داشتم، چند کلمه با ایشان حرف بزنم، همین مطلب را عرض کردم. گفتم نبودن شما در بیرون، موجب شد که پانزده خرداد با این عظمت، نتواند مورد استفاده قرار بگیرد. یعنی امثال ماها که در بیرون بودند، نتوانستند عشری از اعشار استفاده‌یی را که امام از دوم فروردین کرد، از پانزده خرداد بکنند؛ درحالیکه پانزده خرداد کانون عظیمی بود. بعد هم که امام بیرون آمدند و تبعید شدند، اشاره‌ها و حرفهای ایشان در هشیار کردن و زنده کردن روحیه‌ی مبارزه در مردم و به خط آوردن جوانان، پانزده خرداد را آن‌چنان منشأ برکت کرد که در آن مدت مثلاً یک سال یا هشت، نه ماهی که امام نبودند و این حادثه با آن جوش و خروش اتفاق افتاده بود، هیچ‌کس نتوانسته بود از آن حادثه چنین استفاده‌یی بکند.
 
میخواهم بگویم که این یک گنج است. آیا ما خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم، یا نه؟ این هنر ماست که بتوانیم استخراج کنیم. امام سجاد توانست همان چند ساعت گنج عاشورا را استخراج کند. امام باقر و ائمه‌ی بعد از ایشان هم استخراج کردند و آن‌چنان این چشمه‌ی جوشان را جاری نمودند که هنوز هم جاری است و همیشه هم در زندگی مردم منشأ خیر بوده، همیشه بیدار کرده، همیشه درس داده و یاد داده که چه کار باید کرد؛ الان هم همین‌طور است. الان هم هر کدام از ما، هر جمله‌یی از عبارات امام حسین را که برایمان مانده، میخوانیم، به یاد میآوریم و احساس میکنیم که روح تازه‌یی میگیریم و حرف تازه‌یی میفهمیم. 
 

البته در این‌جاها معنای حرف تازه فهمیدن، مثل فرمول کشف‌نشده‌یی نیست که آن را کشف میکنیم؛ نه، صد بار هم شنیده‌ایم. آدم در لحظه‌یی از لحظات حقیقتی را درک میکند، بعد غفلتی می‌آید و همانی که درک کرده است، از ذهنش میرود؛ طبیعت انسان این‌طوری است. لذا این فکر مستمری که ما احتیاج داریم بکنیم، این تذکر مستمری که ما احتیاج داریم بشنویم، برای این است که آن لحظه‌های فهم و معرفت و افروختگی ذهن و روح استمرار پیدا کند و انسان حالت بسط داشته باشد.
 
این قبض و بسطی که عرفا میگویند، یک واقعیت است. انسان گاهی قبض دارد، اصلاً گرفته و بسته است، همه‌ی حقایق هم جلوی اوست؛ اما از آن حقایق و معارف، ترشحی به او نمیشود. گاهی هم انسان باز و مبسوط است و همه‌ی شعاعها و انوار به او میتابد. در آن لحظه، انسان گاهی مثل خورشید نور میدهد. خود انسان هم نورانیت خویش را احساس میکند. انسان بایستی این لحظه‌ها را در کلمات و فرمایشهای امام حسین(ع) جستجو کند و برای خودش به وجود بیاورد. این کلمات، چنان لحظه‌هایی را در انسان ایجاد میکند.       
 
ما در این هشت سال فداکاری داشتیم؛ شوخی که نیست. همین برادران جانباز و آزاده‌یی را که ملاحظه میکنید، هر حادثه‌یی که برایشان اتفاق افتاده، و هر تجربه‌ی مخلصانه‌یی که اینها یا خودشان نشان دادند یا در دیگری دیدند، به نظر من کافی است تا انسانهایی را هدایت کند. این حادثه‌ها و تجربه‌ها، ماها را واقعاً هدایت میکند.  
 
من کتابهایی را که میخوانم، معمولاً پشتش یادداشت یا تقریظی مینویسم؛ یعنی اگر چیزی به ذهنم آمده، پشت آن یادداشت میکنم. این کتاب «فرمانده‌ی من» را که خواندم، بیاختیار پشتش بخشی از زیارتنامه را نوشتم: «السّلام علیکم یا اولیاءاللَّه و احبّائه» (۳). واقعاً دیدم که در مقابل این عظمتها انسان احساس حقارت میکند. من وقتی این شکوه را در این کتاب دیدم، در نفس خودم حقیقتاً احساس حقارت کردم.         
  
چه کسی میتواند این شکوه را به ما نشان بدهد؟ این شکوه وجود دارد، ولی یک نفر باید آن را به ما نشان بدهد. او، چه کسی است؟ او، شمایید. یعنی اگر شما قدر خودتان را بدانید، میتوانید حامل آن‌چنان نورانیتی باشید که انسانها را تکان میدهد. آن‌طور حقایق واقعاً ماها را منقلب میکند. آن حقیقت اتفاق افتاد و یک لحظه از بین رفت. البته در ملکوت باقی است؛ اما در عالم ناسوت و در مادّیت و حساب زمان و مکان ما، در یک لحظه حادثه‌یی اتفاق افتاد و تمام شد و رفت. چه چیزی میتواند این حادثه را ماندگار کند؟ چه چیزی میتواند آن را به گونه‌یی که حتّی چشم عادی در حضور نمیبیند، در غیاب آن حادثه، به دل و بصیرت انسان تفهیم بکند؟ آن، هنر است. هنر این نقش را دارد و میتواند این کار را انجام بدهد. 
 
من حوادثی را به چشم خودم دیده‌ام که شاید چشم مادّی نتوانسته آنها را درک کند؛ اما بعد که شما هنرمندان آنها را به نگارش درمیآورید، یا در قالب نمایش نشان میدهید و یا به زبان قصه بیان میکنید، من آن حوادث را که بازبینی میکنم، میبینم عجب حوادثی بوده است؛ تازه شروع به فهمیدن آن میکنم. لذا به نظر من، نقش هنرمند مسلمان، نقش فوق‌العاده برجسته‌یی است.
 
متأسفانه میدان هنر هنوز دست شماها نیست. یکی از معجزات انقلاب، پرورش هنرمندان و روایتگران تاریخ انقلاب است .بحمداللَّه تعدادی هم هستید، اما کسانی هم هستند که از لحاظ عِده و عُده بر شما ترجیح دارند، از شما جلویند و امکانات در اختیارشان است؛ بعضیشان از لحاظ هنری هم سرشارند، اما ثروتی در خدمت بیگانگان، و تیغی در دست دشمنانند. انسان معمولاً خودش را در مقابل هنرمند کوچک احساس میکند. من خودم وقتی هنرمندان را نگاه میکنم، میبینم که جایگاه رفیعی در مقابلم دارند؛ اما آن هنرمندانی که هنرشان در خدمت بیگانگان است، هرچند هنرشان هم بالاست و بعضیشان از لحاظ هنری بسیار برجسته‌اند، ولی من در هنری که آنها دارند، ارزشی حس نمیکنم.      
 
پول و ثروت و قوّت بازو و زبان گویا و بقیه‌ی ثروتهایی که در خدمت حق و انسانها و راستی و درستی نباشد، چه ارزشی دارد؟ ارزشی ندارد. الان علم در خدمت سلاحهای اتمی و در دست اسرائیل است. آیا این ارزشمند است؟ نخیر، هیچ ارزشی ندارد. ارزش این چیزها نسبی است. ارزش مطلق، متعلق به اینها نیست. البته چیزهای ارزشمند مطلق وجود دارد. اصلاً مبانی ادیان، مطلق کردن ارزشهای صحیح و راستین است؛ منتها علم و صنعت و تکنولوژی، از آن ارزشهای مطلق نیست؛ تا در کجا به کار برود، تا در دست چه کسی باشد، تا از آن چگونه استفاده بشود؛ هنر هم از این قبیل است.    
 
اگر شما عِده و عُده‌تان هم در مقابل خیل هنرمندان آن‌چنانی کمتر باشد، درعین‌حال ارزشتان به مراتب از آنها بالاتر و بیشتر است؛ اگرچه من فکر میکنم که عِده‌تان را هم نمیشناسم. در این زمینه، اگر لازم دانستید که بعد مطلبی را به من بگویید، بگویید. همین الان، از آن نامه‌ی مفصلی که آقایان نسبت به من اظهار محبت کرده بودند و یک ستون از هنرمندان اسمشان در پایین نامه درج شده بود، یادم آمد. اگرچه من خیلی از اسمها را نمیشناختم، اما خیلی بودند. ما یقیناً نیروهای خوب هم زیاد داریم؛ باید اینها را بشناسیم. آن اوایل انقلاب، بعضیها میگفتند که قحط الرجال است؛ ما میگفتیم که جهل‌الرجال است. واقعش این است که ما شخصیتها را نمیشناسیم. 
 
به‌هرحال، کارتان، کار مهمی است. من همین را خواستم عرض بکنم که بدانید؛ اگرچه شماها میدانید. باید هم در این خط و در این صراط، با همت و تلاش بیشتر، با کوچک دیدن مشکلات و بلند برداشتن قدمها، با دور دیدن اهداف، با استمداد از خدای متعال و داشتن اخلاص - که اساس قضیه، همین اخلاص است - ان‌شاءاللَّه راه را ادامه بدهید. ما هم - همان‌طور که عرض کردم - واقعاً به شماها دعا میکنیم که خدا توفیقتان بدهد و کمکتان کند. از این‌که الحمدللَّه این جریان طیب و طاهر در داخل جامعه‌ی ما هست، خوشحالیم و خدا خدا میکنیم که هرچه بیشتر شماها موفق و دلگرم بشوید و دستتان گرمتر به طرف کارهای اساسی و خوب برود و با کمک خدا ان‌شاءاللَّه موانع را بردارید. ان‌شاءاللَّه آقایان موفق و مؤید باشند. سلام من را به برادرانی که در شهرستانها هستند و در این جلسه حضور ندارند، برسانید.  
 
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌    
 
 
 
 
 
 
 
۱) مسؤول حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی        
 
۲) حجةالاسلام زم‌
 
۳) مفاتیح‌الجنان، زیارت وارث‌

منبع بیانات:

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2475

 

-

استقلال؛ آزادی در مقیاس یک ملت است.


استقلال و نفی سلطه‌پذیری" ششمین اصل از

اصول هفت‌گانه‌ی مکتب فکری امام خمینی رحمه‌الله

در کلام امام خامنه ای سلمه الله


امام خامنه ای رهبر فرزانه ی انقلاب اسلامی در ۱۳۹۴/۰۳/۱۴ حرم مطهر بنیانگذار جمهوری اسلامی:

استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملت ...





"تأکید بر استقلال و نفی سلطه‌پذیری" ششمین اصل از مکتب امام بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تعریف استقلال به "آزادی در مقیاس یک ملت" این تناقض غیرقابل قبول را که برخی افراد ادعای آزادی‌های فردی را دارند اما علیه استقلال کشور و آزادی‌های یک ملت حرف می‌زنند، مورد توجه قرار دادند و افزودند: متأسفانه برخی برای نفی استقلال تئوری‌سازی می‌کنند و از استقلال به عنوان «انزوا» و یا یک مسئله‌ی کم‌ارزش یاد می‌کنند، که این خطایی بسیار مهم و خطرناک است.

ایشان با اشاره به اعتقاد راسخ امام بزرگوار به استقلال و رد سلطه، بسیاری از فعالیت‌های دشمن نظیر تهدیدها و تحریم‌ها را برای خدشه وارد کردن در این اصل خواندند و گفتند: دشمن استقلال کشور را هدف گرفته و همه باید ضمن شناخت اهداف دشمن، هوشیار باشند.

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/29892/smpf.jpg

ادامه ...
در وبسایت استقلال فرهنگی

حضور و سخنرانی رهبر انقلاب

در مراسم بیست و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی

صدها هزار نفر از دلدادگان و عاشقان حضرت روح الله از سراسر کشور در بیست‌وششمین سالگرد رحلت معمار کبیر انقلاب اسلامی در جوار مرقد نورانی آن حضرت، جلوه‌هایی از شکوه، ایستادگی، عزت و عشق به آرمان‌های انقلاب اسلامی را به نمایش گذاشتند و با آن عزیز سفر کرده پیمانی دوباره بستند. مشروح خبر و تصاویر تکمیلی از این مراسم :

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در اجتماع پرشکوه و کم‌نظیر مردم وفادار ایران در حرم مطهر  بنیان‌گذار کبیر جمهوری اسلامی، مکتب امام خمینی رحمه‌الله را نقشه‌ی راه پرامید ملت ایران خواندند و با اشاره به ضرورت مقابله با تحریف شخصیت امام، تأکید کردند: بازخوانی اصول مستند مکتب امام، تنها راه مقابله با تحریف شخصیت آن بزرگوار است،
اصولی مانند:
اثبات اسلام ناب محمدی
و نفی اسلام آمریکایی،
 
اعتماد به صدق وعده‌ی الهی و بی‌اعتمادی به مستکبران،

اعتماد به اراده و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی،

حمایت جدی از محرومان و مخالفت با اشرافی‌گری،
 
حمایت از مظلومان جهان

و مخالفت صریح و بی‌ملاحظه با قلدران بین‌المللی،

استقلال و رد سلطه‌پذیری،

و تأکید بر وحدت ملی.


رهبر انقلاب اسلامی در مقدمه‌ی سخنانشان در بیست‌و‌ششمین سالگرد عروج امام خمینی رحمه‌الله، با اشاره به نیمه‌ی شعبان، سالگرد میلاد حضرت ولیعصر عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف موضوع منجی آخرالزمان را مورد اتفاق همه‌ی ادیان ابراهیمی خواندند و افزودند:

همه‌ی مذاهب اسلامی این منجی را از ذریه‌ی پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و به نام مهدی عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف می‌شناسند که در این میان، شیعیان با ادله‌ی مسلم و قطعی، حضرت ولی عصر عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را با خصوصیات مشخص و معین، فرزند امام یازدهم می‌دانند و او را معرفی و اثبات می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای امیدآفرینی را بزرگترین خاصیت اعتقاد به ظهور مهدی موعود عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف برشمردند و خاطرنشان کردند: شعله‌ی فروزان این اعتقاد عمیق و نجات‌بخش، شیعه را در همه‌ی دوران‌های تاریکی و ظلم، به آینده امیدوار و پرتحرک می‌سازد. 

رهبر  انقلاب سپس در تبیین اهمیت موضوع اصلی سخنان امروزشان یعنی "تحریف شخصیت امام" افزودند:
امام بزرگوار برخلاف برخی که سعی می‌کنند او  را در زمان خودش محصور کنند مظهر حرکت عظیم و تاریخ‌ساز ملت ایران است و طبعاً تحریف شخصیت او، زیان‌های فراوانی را در  استمرار این حرکت ایجاد می‌کند بنابراین باید در این زمینه، کاملا هوشیار بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، "مکتب فکری، سیاسی و اجتماعی" امام خمینی رحمه‌الله را "نقشه‌ی راه ملت ایران" برای دستیابی به اهداف بزرگی همچون عدالت و پیشرفت و اقتدار برشمردند و تأکید کردند: بدون "شناخت صحیح و تحریف‌نشده‌ی امام" امکان تداوم این نقشه‌ی راه وجود نخواهد داشت.
رهبر انقلاب با اشاره به ابعاد برجسته‌ی فقهی، عرفانی و فلسفی امام راحل، شخصیت اصلی ایشان را تحقق مضمون 
آیات قرآنی دانستند که در وصف مجاهدان واقعی راه خدا تأکید می‌کنند که آنان بر این مسیر حق واقعی جهاد را ادا کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: امام  عظیم‌الشأن ملت ایران، در  مسیر ایجاد تحولی بی‌نظیر  در تاریخ این سرزمین و دنیای اسلام، نظام پوسیده و غلط سلطنت موروثی را برانداخت و  بعد از  دوران صدر  اسلام، اولین حکومت متکی به اسلام را شکل داد و با تمام وجود، حق جهاد در  راه خدا را ادا کرد.
ایشان "جهاد درونی و معنویت عمیق"  را مکمل جهاد سیاسی، اجتماعی و  فکری امام بزرگوار  برشمردند و در  تبیین ابعاد مکتب امام خاطرنشان کردند: منظومه‌ی فکری‌ای  که امکان این تحولات عظیم را ایجاد کرد مبتنی بر جهان‌بینی متکی بر توحید بود.
رهبر انقلاب، به‌روز  بودن را دومین ویژگی مکتب امام خمینی رحمه‌الله برشمردند و  یادآور شدند: امام با تکیه بر منظومه‌ی منسجم فکری خود، برای مسائل مورد ابتلای جامعه‌ی ایران و جوامع بشری، راه حل می‌داد و ملت‌ها، ارزش این راه حل‌ها را احساس می‌کردند و به‌همین علت، مکتب امام در میان ملت‌ها گسترش می‌یافت.  
ایشان، زنده بودن، پویایی، تحرک و عملیاتی بودن را از خصوصیات دیگر مکتب امام خمینی رحمه‌الله دانستند و خاطرنشان کردند: امام مثل بعضی از  تئوری‌سازان روشنفکر و اندیشه‌پردازان ذهنی نبود که در محافل، حرف‌های زیبا می‌زنند اما در میدان عمل کارایی ندارند.
رهبر انقلاب، ایجاد انگیزه، تحرک و امید در  ملت ایران را پیامدهای مبارک پیروی از  امام و مکتب امام خواندند و خاطرنشان کردند: ملت بزرگ ایران، هنوز با تحقق اهداف خود، فاصله‌ی بسیاری دارد اما مهم این است که ملت و جوانانش، با دل‌هایی پر از انگیزه و  همت و  امید، این راه روشن را ادامه می‌دهند.
ایشان، تداوم صحیح این راه شوق‌آفرین را به شناخت صحیح و دقیق شخصیت امام و  اصول مکتب امام منوط دانستند و تأکید کردند: تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام و تلاش برای منحرف کردن صراط مستقیم ملت ایران است و اگر راه امام گم یا فراموش و یا خدای نکرده عمدا به کنار گذاشته شود، ملت ایران سیلی خواهد خورد.  
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر  اینکه استکبار جهانی و قدرت‌های زورگو همچنان چشم طمع به ایران به‌عنوان کشوری بزرگ، ثروتمند و مهم در منطقه دارند، خاطرنشان کردند: قدرتمندان دغل‌باز دنیا هنگامی از این طمع سیری‌ناپذیر خود دست برخواهند داشت  که ملت ایران به چنان پیشرفت و قدرتی برسد که امید آنها قطع شود.
ایشان با یادآوری این نکته که مسیر پیشرفت و قدرت ملت ایران در گرو حرکت بر چارچوب اصول و مبانی مکتب فکری امام رحمه‌الله است، گفتند: با در نظر گرفتن این مسائل، خطر تحریف شخصیت امام بزرگوار رحمه‌الله اهمیت پیدا می‌کند و باید به‌عنوان یک هشدار جدی برای مسئولان، صاحب‌نظران فکری انقلاب، شاگردان قدیمی امام، علاقه‌مندان به راه امام، و عموم جوانان و فرزانگان و دانشگاهیان و حوزویان باشد.  
رهبر انقلاب اسلامی موضوع تحریف شخصیت امام رحمه‌الله را موضوعی با سابقه‌ای طولانی و از ابتدای انقلاب اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: تلاش دشمن از ابتدای انقلاب و در زمان حیات امام رحمه‌الله نیز این بود تا در تبلیغات جهانی، ایشان را یک انقلابی خشک و خشن و غیرقابل انعطاف و بدون عاطفه معرفی کند.  
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: امام بزرگوار رحمه‌الله در مقابل قدرت‌های مستکبر، دارای شخصیتی قاطع و غیرمتزلزل بود اما در عین حال مظهر عاطفه و لطافت و محبت و دلدادگی در مقابل خدا وخلق خدا به‌ویژه قشرهای مستضعف بود.
ایشان با اشاره به تحریف دانسته یا ندانسته‌ی شخصیت امام در داخل گفتند: در زمان حیات امام رحمه‌الله عده‌ای هر حرفی را که به نظر  آنها پسندیده می‌آمد به امام نسبت می‌دادند در حالی‌که هیچ ارتباطی با شخصیت ایشان نداشت.  
 رهبر انقلاب اسلامی افزودند: بعد از رحلت امام رحمه‌الله این جریان ادامه داشت تا جایی که برخی امام را به‌عنوان یک انسان لیبرال‌مسلک که هیچ قید و شرطی در رفتارهای سیاسی، فکری و فرهنگی ایشان وجود ندارد معرفی می‌کنند در حالی‌که این نگاه به‌شدت غلط و خلاف واقع است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تنها راه شناخت صحیح و دقیق شخصیت امام رحمه‌الله را، شناخت و بازخوانی اصول و مبانی مکتب فکری ایشان برشمردند و تأکید کردند: اگر شخصیت امام بر اساس این روش شناخته نشود ممکن است عده‌ای امام را براساس سلیقه‌های فکری خود معرفی کنند.
ایشان با تاکید بر اینکه محبوبیت امام رحمه‌الله در میان مردم ماندگار است و دشمن نتوانسته است این محبوبیت را از بین ببرد، خاطرنشان کردند: بر همین اساس موضوع تحریف شخصیت امامِ نافذ در دل‌های مردم، خطر بزرگی است که بازخوانی اصول و مبانی فکری امام رحمه‌الله مانع از شکل‌گیری این خطر می‌شود.  
رهبر انقلاب اسلامی، اصول ومبانی فکری امام رحمه‌الله را برگرفته از بیانات گوناگون ایشان در طول ۱۵سال نهضت اسلامی و ۱۰سال بعد از پیروزی انقلاب دانستند و افزودند: اگر این اصول کنار یکدیگر قرار گیرند، شاکله‌ای از شخصیت واقعی امام خمینی رحمه‌الله شکل خواهد گرفت.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای قبل از تبیین ۷ مورد از اصول و مبانی فکری امام رحمه‌الله چند نکته را در خصوص اصول امام بیان کردند:
۱- این اصول بصورت مکرر در بیانات امام تکرار شده و جزو بیّنات امام است.
۲- این اصول نباید گزینشی انتخاب و بیان شوند.
۳- اصول امام منحصر در این هفت مورد نیست و صاحبنظران می‌توانند با چارچوب تعیین شده، اصول دیگری را نیز از مکتب فکری امام را استخراج کنند.  
ایشان سپس به بیان اصول هفت‌گانه‌ی مکتب فکری امام بزرگوار رحمه‌الله پرداختند


و گفتند: "اثبات اسلام ناب محمدی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و نفی اسلام آمریکایی"، یکی از این اصول است و امام رحمه‌الله همواره اسلام ناب را در مقابل اسلام آمریکایی قرار می‌داد.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین ماهیت اسلام آمریکایی به دو شاخه‌ی آن یعنی "اسلام سکولار" و "اسلام متحجر" اشاره و خاطرنشان کردند: امام رحمه‌الله همواره افرادی را که قائل به جدایی جامعه و رفتار اجتماعی انسان‌ها از دین بودند در کنار افرادی قرار می‌دادند که به دین نگاه عقب‌افتاده و متحجرانه و غیرقابل فهم برای انسان‌های نواندیش داشتند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه هر دو شاخه‌ی اسلام آمریکایی همواره مورد حمایت زورگویان جهانی و آمریکا قرار داشته است، افزودند: امروز نیز جریان منحرف داعش و القاعده و همچنین جریان‌های به ظاهر اسلامی ولی بیگانه با فقه و شریعت اسلامی، مورد حمایت آمریکا و اسرائیل هستند.
ایشان گفتند: از دیدگاه امام رحمه‌الله اسلام ناب، اسلام مبتنی بر کتاب و سنت است که با دیدگاهی روشن و متناسب با شرایط زمان و مکان، شناخت نیازهای بالفعل جوامع اسلامی و بشر و در نظر گرفتن روش‌های دشمن با استفاده از شیوه و متد علمی جا افتاده و تکمیل شده در حوزه‌های علمیه بدست می‌آید.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: در مکتب فکری امام رحمه‌الله، اسلام آخوندهای درباری و اسلام داعشی از یک طرف و اسلام بی‌تفاوت در برابر جنایت‌های رژیم صهیونیستی و آمریکا و چشم‌دوخته به قدرت‌های بزرگ از طرف دیگر، هر دو به یک نقطه می‌رسند و هر دو مردود هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: کسی که خود را پیرو امام رحمه‌الله می‌داند باید با اسلام متحجر و اسلام سکولار مرزبندی داشته باشد.



ایشان "اتکال به کمک الهی و اعتماد به صدق وعده‌ی الهی و در مقابل بی‌اعتمادی به قدرت‌های مستکبر و زورگوی جهانی" را دومین اصل از اصول مبانی فکری امام رحمه‌الله برشمردند وافزودند: امام بزرگوار همواره به وعده‌ی الهی و صدق آن اعتقاد داشت و در مقابل به وعده‌های مستکبران و قدرتمندان جهانی، مطلقاً اعتماد نداشت.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: این ویژگی بارز امام موجب شده بود که ایشان مواضع خود را صریح و قاطع و بدون رودربایستی بیان کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به پاسخ‌های امام به نامه‌های برخی سران مستکبر که با صراحت و قاطعیتی تمام و در عین حال با ادب و احترام نگاشته شده بودند، گفتند: امام توکل به خدا را همچون خونی در شریان ملت ایران جاری کرد و ملت نیز اهل توکل به خدا و معتقد به نصرت الهی شد.  
 ایشان با اشاره به بی‌اعتمادی مطلق امام رحمه‌الله به مستکبرین و بی‌اعتنایی کامل به وعده‌های آنها، افزودند: امروز ما این موضوع را به‌طور کامل لمس کرده و متوجه شده‌ایم که چرا نمی‌توان به وعده‌های مستکبرین اعتماد کرد زیرا آنها در جلسات خصوصی صحبت‌هایی را می‌کنند که در جلسات عمومی خلاف آن را می‌گویند و عمل می‌کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه "اعتماد به خدا و بی‌اعتمادی به مستکبرین " از اصول مسلم مبانی فکری امام رحمه‌الله بود، خاطرنشان کردند: البته این موضوع به معنای قطع رابطه با دنیا نبود زیرا ارتباط در حد معمول و محترمانه وجود داشت ولی هیچ‌گونه اعتمادی به مستکبران و دنباله‌روهای آنها وجود نداشت.


"اعتقاد به اراده و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی" سومین اصل از اصول مبانی فکری امام رحمه‌الله بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به آن اشاره کردند.  
ایشان با تأکید بر اینکه امام بزرگوار در مسائل مختلف اقتصادی، نظامی، سازندگی، تبلیغاتی و از همه بالاتر در مسائل انتخابات، همواره به‌طور واقعی به نیرو و رای مردم اعتقاد داشت و معتقدِ تکیه به مردم بود، گفتند: در طول ۱۰‌سال حیات امام بعد از انقلاب که هشت‌سال آن دوران جنگ تحمیلی بود، حدود ۱۰انتخابات برگزار شد که حتی برای یک روز هم زمان برگزاری این انتخابات‌ها تغییر نکرد و در وقت مقرر خود برگزار شدند زیرا امام رحمه‌الله برای رأی، افکار و تشخیص مردم به معنای واقعی کلمه، احترام قائل بود.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: حتی در مواردی ممکن بود تشخیص و انتخاب مردم با نظر امام یکسان نبود اما امام برای آراء مردم احترام قائل بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به سخنان امام رحمه‌الله که بارها مردم را ولی‌نعمت و خود را خادم مردم معرفی می‌کرد، خاطرنشان کردند: این تعابیر نشان‌دهنده‌ی جایگاه برجسته‌ی مردم و افکار و آراء و حضور آنان در نظر امام است. البته مردم هم به این دیدگاه پاسخ مناسب دادند و هرجا که انگشت اشاره‌ی امام رحمه‌الله بود، مردم با جان و دل در صحنه حاضر شدند.
ایشان در جمع‌بندی این بخش از سخنان خود تأکید کردند: میان امام و مردم رابطه‌ای متقابل وجود داشت. امام مردم را دوست داشت و مردم هم امام را.


رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به یکی دیگر از اصول مبانی مکتب فکری امام اشاره کردند و افزودند: در بُعد مسائل داخلی، امام طرفدار جدی حمایت از محرومان و مستضعفان بود و نابرابری اقتصادی و اشرافی‌گری را با شدت و تلخی رد می کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه امام به معنی واقعی کلمه طرفدار عدالت اجتماعی بود، این موضوع را یکی از پرتکرارترین مطالب در بیانات امام و یکی از خطوط قطعی و روشن ایشان دانستند و گفتند: امام از یک طرف بر لزوم ریشه‌کن کردن فقر و محرومیت‌زدایی تأکید داشت  و از طرف دیگر به مسئولان در خصوص خوی کاخ‌نشینی و اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی هشدار می‌داد.
ایشان با اشاره به تأکید مکرر امام مبنی بر اعتماد مسئولان به طبقات محروم و ضعیف، افزودند: امام بزرگوار همواره می‌گفت، این کوخ‌نشینان و فقرا هستند که بدون اظهار نارضایتی از مشکلات و سختی‌ها در صحنه حاضر هستند در حالی‌که طبقات برخوردار، در مشکلات بیشتر ابراز نارضایتی می‌کنند.


رهبر انقلاب اسلامی در بیان پنجمین اصل از مبانی فکری امام خاطرنشان کردند: در بعُد خارجی، امام صریحا در "جبهه‌ی مخالفِ قلدران بین المللی و مستکبران" بود و در حمایت از مظلومان هیچ ملاحظه‌ای نمی‌کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه امام رحمه‌الله با مستکبرین سر آشتی نداشت، واژه‌ی "شیطان بزرگ" برای آمریکا را یک ابداع عجیب از طرف امام دانستند و خاطرنشان کردند: امتداد معرفتی و عملیِ تعبیر "شیطان بزرگ" بسیار زیاد است زیرا وقتی به کسی لقب شیطان داده می‌شود، رفتار و برخورد و احساسات باید در چارچوب "شیطان‌صفتی" او باشد.  
ایشان افزودند: امام تا آخرین روز حیات خود، همین احساس را نسبت به آمریکا داشت و ضمن آنکه تعبیر "شیطان بزرگ" را به‌کار می‌برد، از بن دندان هم به آن اعتقاد داشت.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در مقابل، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، عده‌ای به نقش آمریکا در تغذیه‌ی عقبه‌ی رژیم طاغوت که به‌دست ملت ایران ساقط شده بود، توجه نمی‌کردند و لذا با حضور آمریکایی‌ها در کشور و حتی ادامه‌ی فعالیت برخی نهادهای آمریکایی موافق بودند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اختلاف عمده‌ی دولت موقت با امام رحمه‌الله  را در سال‌های اول انقلاب همین موضوع دانستند و افزودند: آنها توجه نداشتند که اگر به آمریکا مجال دوباره داده شود، ضربه‌ی خود را به ملت خواهد زد اما امام متوجه این موضوع بود و بر همین اساس موضع‌گیری می‌کرد و دیدگاه امام در قضیه‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی نیز در همین چارچوب بود.
ایشان به برخی حوادث سال‌های اخیر منطقه و اعتماد برخی جریان‌ها به آمریکا و ضربه خوردن آنها از همین نقطه، اشاره کردند و گفتند: امام در چارچوب این اصل فکری خود، همواره در مقابل آمریکا و دستگاه سیاسی و امنیتی آن موضع گرفت و متقابلا از ملت‌های مظلوم به‌ویژه مردم فلسطین با کمال صمیمیت و قاطعیت حمایت کرد 
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در چارچوب این منطق امام رحمه‌الله می‌توان قضایای امروز منطقه و جهان را تحلیل کرد، افزودند: ما امروز به همان اندازه که با رفتارهای وحشیانه و ظالمانه‌ی جریان داعش در عراق و سوریه مخالفیم، با رفتار ظالمانه‌ی پلیس فدرال آمریکا در داخل این کشور مخالفیم و هر دو رفتار را همانند یکدیگر می‌دانیم.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: ما به همان اندازه که با محاصره‌ی ظالمانه‌ی مردم مظلوم غزه مخالفیم با بمباران مردم بی‌پناه یمن مخالف هستیم، به همان اندازه که با سخت‌گیری بر ضد مردم بحرین مخالفیم با حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به مردم افغانستان و پاکستان مخالفیم.
ایشان با تأکید بر اینکه ما در چارچوب منطق صریح امام رحمه‌الله طرفدار مظلوم و مخالف ظالم هستیم، خاطرنشان کردند: به همین دلیل است که مسئله‌ی فلسطین همچنان یک مسئله‌ی اصلی برای جمهوری اسلامی ایران است و هیچ‌گاه از دستور کار نظام خارج نخواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: مسئله‌ی فلسطین عرصه‌ی یک مجاهدت واجب و لازم اسلامی است و هیچ حادثه‌ای ما را از مسئله‌ی فلسطین جدا نخواهد کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: ممکن است کسانی در صحنه‌ی فلسطین به وظیفه‌ی خود عمل نکنند اما آنچه مورد تأیید ما است، مردم و مجاهدان فلسطینی هستند.

"تأکید بر استقلال و نفی سلطه‌پذیری" ششمین اصل از مکتب امام بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تعریف استقلال به "آزادی در مقیاس یک ملت" این تناقض غیرقابل قبول را که برخی افراد ادعای آزادی‌های فردی را دارند اما علیه استقلال کشور و آزادی‌های یک ملت حرف می‌زنند، مورد توجه قرار دادند و افزودند: متأسفانه برخی برای نفی استقلال تئوری‌سازی می‌کنند و از استقلال به عنوان «انزوا» و یا یک مسئله‌ی کم‌ارزش یاد می‌کنند، که این خطایی بسیار مهم و خطرناک است.

ایشان با اشاره به اعتقاد راسخ امام بزرگوار به استقلال و رد سلطه، بسیاری از فعالیت‌های دشمن نظیر تهدیدها و تحریم‌ها را برای خدشه وارد کردن در این اصل خواندند و گفتند: دشمن استقلال کشور را هدف گرفته و همه باید ضمن شناخت اهداف دشمن، هوشیار باشند.

علی حیدری


راهبرد عصر ارتباطات یا عصر امام خمینی


 تولید مثلِ اشخاص بیدار


از نامه ی امام خمینی در تبعید


تا نامه ی اینترنتی امام خامنه ای


راهبرد عصر ارتباطات

یا عصر روی کرد دوباره ی بشر به دین


وبسایت استقلال فرهنگی
 
از شما دعوت می کند تا
پیام امام در تبعید را به عنوان یک رهنمود تشکیلاتی
 
برای یاری جانشین خمینی
به دقت مورد مطالعه و بهره برداری
در عصر ارتباطات قرار دهید


 خامنه ای خمینیه


زمان: ۲۸ آبان ۱۳۴۸ / ۸ رمضان ۱۳۸۹
مکان: نجف
موضوع: ضرورت آگاه ساختن جامعه
مخاطب: حکیمی، محمد

بسمه تعالی


رمضان المبارک ۱۳۸۹


جناب مستطاب ثقة الاسلام آقای حکیمی - دامت افاضاته
گرچه جناب آقای آزرم (۱) را ملاقات نکرده‌ام لکن تا اندازه‌ای از روحیات ایشان اطلاع دارم. قبلاً هم پس از انتقال به عراق قطعه شعری که حاکی از افکار ایشان تا اندازه‌ای بود ملاحظه نموده‌ام. اینک نیز «پیام» بلند پایه را دیده و از ایشان تقدیر می‌کنم.
اینجانب روزهای آخر عمر را می‌گذرانم، و مع الأسف نتوانستم خدمتی به اسلام عزیز و مسلمین بنمایم؛ ملتهایی که با جمعیت بسیار انبوه و اراضی بسیار وسیع و ذخایر بسیار گرانبها و سوابق بسیار درخشان و فرهنگ و قوانین آسمانی در تحت اسارت استعمار با گرسنگی و برهنگی و فقر و فلاکت و عقب ماندگی دست به گریبان و در انتظار مرگ نشسته‌اند، [و] دولتها که به دست استعمار تشکیل می‌شوند، جز در خدمت آنها نمی‌توانند باشند. اختلافات موجوده در بین سران دوَل اسلامی - که میراث ملوک الطوایفی و عصر توحش است و با دست اجانب برای عقب نگاه داشتن ملتها ایجاد شده است - مجال تفکر در مصالح را از آنها سلب نموده است. روح یأس و ناامیدی که به دست استعمار در ملتها حتی در رهبران اسلامی دمیده شده است آنها را از فکر در چاره جویی باز داشته است. امید است طبقه جوان که به سردیها و سستیهای ایام پیری نرسیده‌اند با هر وسیله‌ای که بتوانند ملتها را بیدار کنند؛ با شعر، نثر، خطابه، کتاب و آنچه موجب آگاهی جامعه است؛ حتی در اجتماعات خصوصی از این وظیفه غفلت نکنند، باشد که مردی یا مردانی بلند همت و غیرتمند پیدا شوند و به این اوضاع نکبت بار خاتمه دهند. باید جوانهای تحصیلکرده از این هیاهوی اجانب خود را نبازند، و سرگرم بساط عیش و نوشی که به دستور استعمار برای آنها و عقب نگه داشتن آنها فراهم شده است نگردند.

باید اشخاص بیدار، تولید مثل کنند و هرچه بیشتر همفکر و هم قدم پیدا کنند و صفوف خود را فشرده کنند، و در ناملایماتْ پایدار و جدی و قوی الاراده باشند، و از تواصی به حق و تواصی به صبر، که دستوری است الهی، غفلت نکنند.

 از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواهانم. سلام اینجانب را به آقای آزرم و هرکس که در فکر چاره است ابلاغ نمایید.

والسلام علیکم.
روح الله الموسوی الخمینی

--------------

نعمت میرزازاده متخلص به آزرم، شاعر معاصر خراسانی.
صحیفه نورجلد ۲ – صفحه  ۲۵۳- ۲۵۴

منبع:
http://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh?volume=2&tid=208&sc=253&q=%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85%DB%8C



rel=nofollow