یاد روز حافظ
و باز نشر بیانات تاریخی امام خامنه ای
در کنگره جهانی حافظ
۱۳۶۷/۰۸/۲۸
شیراز
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه و الصّلاة على رسول اللَّه و على آله الأطیبین
به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
ترا در این سخن انکار کار ما نرسد
اگر چه حسنفروشان به جلوه آمدهاند
کسى به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
به حقّ صحبت دیرین که هیچ محرم راز
به یار یکجهتِ حقگزار ما نرسد
هزار نقش برآمد ز کلک صنع و یکى
به دلپذیرى نقش نگار ما نرسد
هزار نقد به بازار کاینات آرند
یکى به سکهى صاحب عیار ما نرسد
دریغِ قافلهى عمر کان چنان رفتند
که گردشان به هواى دیار ما نرسد
بسوخت حافظ و ترسم که شرح قصهى او
به سمع پادشه کامکار ما نرسد
بهترین فاتحهى سخن، در بزرگداشت این عزیز همیشگى ملت ایران و درّ یگانهى فرهنگ فارسى، سخنى بود از خود او، که این غزل را به عنوان ارادتى به خواجهى شیراز و شاعر همهى عصرها و قرنهایمان در حضور شما عزیزان - برادران و خواهران و میهمانان گرامى - خواندم و در حقیقت توصیفى براى خود حافظ شیرازى است.
حافظ بدون شک، درخشانترین ستارهى فرهنگ فارسى است - شعر فارسى، - در طول این چندین قرن تا امروز نداریم هیچ شاعرى را که به قدر حافظ، در اعماق و زوایاى جامعهى ما و ذهن و دل ملت ما نفوذ کرده باشد و حضور داشته باشد. شاعرِ همهى قرنهاست و همهى قشرهاست. از عرفاى بىخود از خودِ مجذوبِ جلوههاى الهى، تا ادیبان و شاعران خوشذوق، تا رندان بىسر و پا و تا مردان و زنان معمولى جامعهى ما، هر کدام در حافظ سخن دل خود را یافتند و به زبان او، شرح حال و وصف حال خود را سرودند. شاعرى که دیوان او تا امروز هم، پرفروشترین کتاب و پرنشرترین کتاب، بعد از قرآن است و دیوان او در همه جاى این کشور و در بسیارى از خانهها - یا بیشتر خانهها - با قداست و حرمت، در کنار کتاب الهى گذاشته شده است. شاعرى که لفظ و معنا را و قالب و محتوا را با هم به اوج رسانده و در هر مقولهاى که سخن رانده، زبدهترین و موجزترین و شیرینترین را گفته است. امروز بزرگداشت این شاعر است.
البته در جامعهى ما و در بیرون از کشور ما، دربارهى حافظ، سخنها گفتند و قلمها زدند و به دهها زبان دیوان او را برگرداندند و دهها کتاب در شرح حال او یا دیوان او نوشتند؛ امّا همچنان حافظ به صورت کامل، ناشناخته است. این را اعتراف مىکنیم و بر اساس این اعتراف باید حرکت کنیم و این کنگره بزرگترین هنرش این خواهد بود انشاءاللَّه که در این راه گامى به جلو باشد.
در این کنگره،اساتید بزرگ، شعرا، ادبا و صاحب فضیلتان و افراد صاحبنظر بحمداللَّه زیادند. باید بگویند و بسرایند و بنویسند و پس از این جلسه هم، باید این حرکت ادامه پیدا کند.
ما حافظ را فقط به عنوان یک حادثهى تاریخى ارج نمىنهیم، بلکه حافظ همچنین حامل یک پیام و یک فرهنگ است. دو خصوصیت وجود دارد که به ما حکم مىکند که از حافظ تجلیل کنیم و یاد او را زنده کنیم. اول: زبان فاخر اوست که همچنان در قلهى زبان فارسى و شعر فارسى است و ما این زبان را باید ارج بنهیم و از آن معراجى بسازیم به سوى زبان پاکِ پیراستهى کامل والا؛ چیزى که امروز از آن محرومیم.
دوم: معارف حافظى است که خود او تکرار مىکند که از نکات قرآنى استفاده کرده است. قرآن درس همیشگى زندگى انسان است و دیوان حافظ مستفاد از قرآن است و خود او اعتراف مىکند که نکات قرآنى را آموخته و زبان خودش را به آنها گشوده است. پس محتواى شعر حافظ آنجا که از جنبهى شعرى محضْ خارج مىشود و قدم در وادى بیان معارف و اخلاقیات مىگذارد، یک گنجینه و ذخیره است براى ملت ما امروز و نسلهاى آینده و همچنین براى ملتهاى دیگر؛ چون معارف والاى انسانى مرز نمىشناسد. پس بزرگداشت از حافظ، بزرگداشت از فرهنگ قرآنى و اسلامى و ایرانى است و بزرگداشت از آن اندیشههاى نابى است که در این دیوان کوچک، گردآورى شده و به بهترین و شیواترین زبان، ادا شده است.
من امروز مایل بودم بتوانم یک بحث مورد قبول خود - حداقل - در این مجمع شما داشته باشم. ارادت به حافظ و احساس مسؤولیت در مقابل پیام حافظ و جهانبینى او و نیز زبان او، من را وادار مىکند و مىکرد به شرکت در این اجتماع و همکارى با شما؛ امّا وقت و گرفتاریهاى من به من اجازه ندادهاند و نمىدهند که آن چنان که دلخواه یک دوستدار حافظ است، دربارهى او حرف بزنم و بیان کنم. در استعجال، با کمک از حافظه و از حافظ، مطالبى را آماده کردهام که عرض کنم.
بحث را در سه قسمت عرض خواهم کرد:
یک قسمت در باب شعر حافظ،
قسمت دیگر در باب جهانبینى حافظ
و قسمت سوم در باب شخصیت حافظ.