در نام گذاری هفته ی دفاع مقدس برای روز
شنبه 6/مهر/92
عبارت بسیار تامل بر انگیز زیر آورده شده است :
روز درس ها و عبرت ها از وقایع جنگ تحمیلی
توجه به دریافت عبرت های حاصل از جنگ تحمیلی
راستی، مخاطب این روز و این عنوان و نام گذاری کیست؟
به نظر می رسد که مخاطبان گوناگونی برای آن باشد؛
استقلال فرهنگی به اقتضای عنوان استقلال فرهنگی، یکی از مهمترین مخاطبان این روز و نام گذاری را بیگانگانی که استقلال ایران اسلامی را بر نمی تابند می داند.
استقلال ایران اسلامی فقط جغرافیای نظامی و اقتصادی نیست که محصور در مرزها باشد؛ بلکه استقلال در اندیشیدن و استقلال در بیان اندیشه هاست که برای بیگانگان ممکن است ناخوشایند باشد.
آن روز که اتحاد نانوشته ی ابرقدرت ها جنگی تمام عیار را به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرده بود، مقاومت و پایداری در میدان نبرد و استقلال ایران در اندیشه و بیان، در اظهار نظر صریح دولت مردان جمهوری اسلامی در شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مشاهده وشنیده شده است.
سخنان شهید رجایی در شورای امنیت و حضرت امام خامنه ای در دوران هشت ساله ی دفاع مقدس و دکترمحمود احمدی نژاد در دهه ی گذشته در و دکترحسن روحانی درهفته ی دفاع مقدس 92 در صحن مجمع عمومی سازمان ملل همه بیان گر استقلال در اندیشه واستقلال در بیان آن در جهان است.
این استقلال مرهون فداکاری فدائیان استقلال ایران زمین در دوران های مختلف بویژه در دوران بیدارگر عصر امام خمینی سلام الله علیه است.
استحکام سخنرانی دکتر حسن روحانی در آغاز دوران ریاست جمهوری در سازمان ملل متحد نه قفط مورد تحسین هم وطنان غیور ایرانی قرار گرفت؛ که هر آزاده ای را به تحسین واداشت.
پیشنهاد ائتلاف برای صلح در مقابل ائتلاف برای جنگ، ابتکاری تحسین بر انگیز و غافلگیر کننده در دنیای امروز است که از سوی دکتر حسن روحانی و بنام جمهوری اسلامی ایران، مرکز تولید انرژی مثبت مقاومت و بیداری اسلامی، به نمایندگان ساکنان کره ی زمین هدیه شد.
به نظر می رسد که این نگاه استقلالی به عالم و آدم در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، کلاس درس و روشی برای مستقل اندیشیدن برای شرکت کنندگان بود.
امید که بیش از آنکه بر طبل جنگ کوبیده شود، در کرنای صلح دمیده شود و این شدنی است.
صلح در گرو به رسمیت شناختن حقایق و حقوق و اعتراف به آن و التزام به آن است.
حقیقت غیر از واقعیت های مرسوم شده به ضرب و زور رسانه هاست.
برای تمیز و تشخیص حقیقت از واقعیت، پیش از گفتگو به اندیشیدن نیاز است.
و برای بیان اندیشه ها نیز، نیاز به استقلال است.
در این گیر و دار انسان ها به شرط آنکه حرف ها را بشنوند؛ خوب تشخیص می دهند.
چون مخاطبان عمومی از شنیدن گفتگو های به دور از تنش و تحمیل، و البته بدون مغالطات منطقی؛ سخنان نیکوتر(احسن) را هم می فهمند و هم می پذیرند و هم به کار می گیرند.
استقلال فرهنگی همچنان در گرو ایستادگی بر سر اصول و ارزشهای فطری و غیر قابل انکار در وجود انسانهاست که خدای جهان در نهادشان قرار داده است.