اثبات عقلی معاد روحانی
و پذیرش معاد جسمانی
روش حکیمانه ابن سینا؛ به بهانه یک پرسش واتساپی
آیه ی خمس وپاسخ پرسش واتساپی
متن
پرسش واتساپی:
وَ
اعلَموا أنّما غَنِمتُم مِن شَىءٍ فَاِنّ لِلّهِ خُمُسَه و لِلرَّسولِ ولِذِى
القُربى وَ الیَتامى والمَساکینِ وابنِ السَّبیلِ اِن کُنتُم آمَنتُم بِاللّه...(
12)
اگر
به خدا ایمان دارید، بدانید هر چه را به عنوان غنیمت بدست مىآورید، بى تردید یک
پنجم آن براى خدا و رسول و خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان است
کسی
میتونه آیه فوق را تشریح کنه که
اول چرا به درآمد حاصل از کار، خمس تعلق میگیره؟
ثانیاً
حالا که تعلق میگیره چرا کسی که خونه نداره بهش خمس تعلق میگیره؟
پاسخ
استقلال فرهنگی:
سلام
عزیز دلیل عقلی می خواهید ؛ یا حکم رساله ای؟
پرسش
کننده:
دلیل
عقلی بیشتر البته همراه با منطق
استقلال
فرهنگی:
اگر
عجله دارید با شماره زیر رایگان تماس بگیرید در غیر اینصورت در فرصت مقتضی چشم شماره:
۰۹۶۵۰
تلفن
گویاست.
مشروح
پاسخ استقلال فرهنگی:
مقدمه:
ابن
سینا برای خیلی از آموزه های دینی اسلام٬ بویژه در اعتقادات اقامه ی دلیل عقلی می
کنند این حکیم پارسی برای معاد هم دلیل عقلی می آورند؛ اما برای معاد روحانی٬ نه
در مورد معاد جسمانی.
ابن
سینا اعتراف می کنند که با عقلم نتوانستم معاد جسمانی را اثبات کنم اما چون از
پیامبر راستگو(رسول صادق) است؛ می پذیرم. به امید اینکه ٱیندگان با رشد عقلی
بالاتر برای معاد جسمانی نیز اقامه دلیل عقلی کنند.
و
ملاصدرای شیرازی از عهده ی این هم بر می ٱیند.
این
مقدمه را آوردم تا از این پس نیز به روش ابن سینای حکیم با آموزه های دین جهانشمول
و آخرالزمانی اسلام تعامل برقرار کنیم
.
برای پرسش شما پاسخی از یک کتابی در
معرفی روش های تفسیری آیت الله صادقی تهرانی در تفسیر فرقان تقدیمتان می کنم.
این
پاسخ نیز متد یا روشی برای دریافت حکم از اآیات و روایات در خود دارد که کمک به
شناخت شیوه ی استنباط احکام توسط فقها و مفسران ارائه می دهد.
ولی
حکم تکلیف آور برای غیر مجتهد٬
همان
است که مرجع تقلید در رساله یا استفتاء ارائه می نماید
پس
از این مقدمه پاسخ اجمالی پرسش خمسی:
2- خمس
ذیل آیه خمس «وَ اعلَمُوا أَنَّما غَنِمتُم مِن
شَیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی القُربَی وَ الیَتامَى
وَ المَساکِینِ وَ ابنِ السَّبِیلِ ...»[38] ، ضمن یک بحث فقهی مفصل و با استناد
به آیات ، روایات و استدلالات عقلی ، مفسر محترم احکامی را استنباط کرده که خلاصه
آن به شرح زیراست: از آیات « فَکُلوا مِمَّا غَنِمتُم
حَلالاً طَیِّباً »[39] و « فَعِندَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَةٌ »[40] ، و
عبارت « مانَحَ کُلَّ غَنیمَةٍ وَ فَضلٍ » در خطبه 82 نهج البلاغه ، درمییابیم
که غنیمت، عمومیت داشته و شامل تمامی درآمدهای حلال است چه در جنگ باشد یا غیر آن
، چه با زحمت بدست آید یا بدون آن ، چه از راه کسب باشد یا غیر آن و چه با علم
باشد یا بدون آن و اختصاص به غنیمت جنگی ندارد بلکه غنیمت جنگی یکی از مصادیق آن است[41]. از آن جایی که غنیمت همان خالص فائده
است پس طبیعتاً به مازاد مؤونه اطلاق میگردد و اقوی این است که خمس نیز مانند
زکات بر اصل درآمد تعلق گیرد (با رعایت مؤونه) یعنی در پایان سال هر چقدر که
مازاد بر مؤونه بود تا سقف یک پنجم کل درآمد آن سال ، باید به عنوان خمس پرداخت
شود[42] . البته برخی از مخارج زندگی ممکن است چند ساله و یا عمرى باشد ، مثلاً
مخارج حجّ یا جهیزیّه عروس یا خرید خانه و مانندش که ممکن است در طول چند سال جمع
شود. لذا این مخارج جزو مؤونه بوده و خمس
ندارد. خمس، تمامی درآمدهای حلال را در بر میگیرد، به ویژه آنچه آسانتر و یا
مجّانی بدست شما رسیده، مانند تمامی هدیهها، مهریهها و ارثها، که صدق
«ما غنمتم» در اینها واضحتر از سایر درآمدهاست. حرف لام در «فأنّ للّه» به معنای
ملکیت عَرَضی نیست چراکه خدای متعال، مالک ذاتی همه اشیاء است بلکه به معنای مصرف
اموال در امور خدایی است همان گونه که در «للرّسول» به معنای مصرف اموال در امور
رسالتی و در « لِذِی القُربى» به معنای مصرف اموال در امور مربوط به خلافت
معصومین است. عبارت «الیَتامى وَ المَساکِینِ وَ ابنِ
السَّبِیلِ» هم اعم از سادات و غیر آنهاست و حذف حرف لام در آنها به معنای
این است که اموال تنها به آنها اختصاص ندارد چراکه ممکن است در غیر
راه خدا مصرف کنند که در آن صورت نباید به آنها بپردازند[43]. بر اساس این آیه، موارد مصرف خمس شش
بخش است. سه بخش نخست « لله و للرّسول و لذی القربی » است که باید به مصرف سه گانهی
توحید و رسالت و ولایت معصومان(علیهم السلام) برسد که مجموعاً در راه تبلیغ شایسته
اسلام بر مبنای قرآن و سنّت مصرف میشود و سه بخش دوم برای یتیمان، مسکینان و ابن السّبیل
که در راه خدا نیازمند شدهاند(نه راه گناه)، مصرف میشود. و ابن السبیل در تعریف
جامع به معنای «وامانده در راه [حلال از تأمین معاش] است». پس سه بخش اوّل برای نیازهای معنوی و
سه بخش دوم برای نیازهای مادّی است. و سهم هر کدام نیز بر اساس نیاز معین خواهد شد
نه اینکه به دو نیمه مساوی تقسیم گردد[44]. نیمه دوم خمس ، ویژه سادات نیست[45].
چگونه است که خمس با این که حساب و نصابش بیشتر از زکات است، به عده قلیلی از
سادات اختصاص دارد و زکات که حساب و نصابش کمتر از خمس است، به بقیه که تعدادشان
خیلی بیشتر از سادات است اختصاص دارد؟ از این گذشته سیادت هم اگر موضوعیّتی داشته
باشد مختص در ارتباط به رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) از طریق «پدر» نیست و گرنه
امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) سیّد نخواهند بود. چون سیّد و آقای اصلی شخص
پیامبر بزرگوار اسلام(صلی الله علیه و آله) هستند، تمامی فرزندان آن حضرت که کلاً
از حضرت زهرا(سلام الله علیها) می باشندبه این معنا سیّدند. بنی امیّه و بنی عبّاس هم چون
معصومین(علیهم السلام) از راه دختر به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) منسوب
بودهاند، آنها را به عنوان ذریه ایشان نمیپذیرفتند. آن بزرگواران هم به آیاتی
استدلال میکردهاند از جمله این که قرآن عیسی(علیه السلام) را از فرزندان
ابراهیم(علیه السلام) دانسته که تنها از طریق مادر با او ارتباط داشته است و یا
آیه مباهله که حسنین(علیهما السلام) را از فرزندان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و
آله) خوانده است[46]. از اینها
گذشته ارتباط فرزند با مادر چه پیش از ولادت و چه پس از آن ،
منبع:
روش تفسیری آیت الله صادق تهرانی در تفسب فرقان http://www.albalaq.com/publicfiles/pics/shd/forghan.ir/fa/content.aspx-ID=225.htm
استقلال
فرهنگی از چنین بحث های تکنیکی و عقلی در فضای مجازی بویژه واتساپ استقبال می کند:
zqz.ir/EsteghlaleFarhangi