اگر در متن مشکل تایپی می بینید، از یک مرورگر دیگر استفاده نمایید.
بسم الله
الرحمن الرحیم
اشاره:
دیدگاهی
را هرچند اتفاقی و در هنگامه ی یک پژوهش اینترنتی در مورد متن فیلم های مستند روایت فتح از
همایون امامی در اینترنت دیدم که نتیجه اش نگارش این دو نکته شد:
1- با همه ی
احترامی
که
برای
استاد
همایون امامی قائل هستم ، دیدگاه ایشان در مورد گفتار متن شهید سید مرتضی
آوینی در
مستند های روایت فتح را قبول ندارم،-(امامی:"حساب روایت فتح کاملا جداست
چون
توازنی بین کلام و تصویر وجود ندارد. کلام بر تصویر سوار است و تصویر را به
دنبال
خود میکشد درحالی که ترکیب موزون کلام و تصویر است که مهم است.") .-
خود
ایشان(امامی) در سال 84 در شیراز از قول
پدر
سینمای مستند انگلستان تعریفی از مستند ارائه دادند،
مبنی بر
اینکه: "سینمای مستند گزارش و تفسیر خلاق واقعیت
است"
و نیز اضافه کردند که قرار نیست فیلم های مستند یک
تفسیر
داشته باشند، هر کدام از فیلم های مستند متکی است بر دیدگاه
کارگردان
آن؛
که آن تفسیر هم از تحقیقات اولیه و کافی کارگردان ارائه می شود." اینکه
امامی فرموده
اند: "ترکیب موزون کلام و تصویر
است که مهم است."
از کجا
که درست
باشد؟ آیا
اگر تحقیقات اولیه کارگردان هم نسبت
به ظواهر عالم و انسان که با تصویر قابل نشان دادن است و هم
نسبت
به بواطن عالم و انسان که با
قلب(دل)، فهم و درک کردنی است ، کافی باشد ، کارگردان
نمی
تواند از آنها برای تفسیر واقعیت استفاده کند؟ اگر چنین باشد از غیب و
قیامت نباید
گفت و کمدی الهی دانته هم که از بهشت و دوزخ و برزخ گفته
است، مهم
نیست!
خود امامی در
همان تاریخ
در شیراز گفتند: "بیان نصف واقعیت تحریف واقعیت است" غافل از آنکه همه ی
واقعیت با چشم سر
دیدنی نیست که صدای گفتار متن دقیقا با آن مطابقت داشته
باشد!
پس اگر کارگردانی توانست به بصیرتی دست
پیدا کند که از ظاهر و باطن عالم، تفسیری ارائه دهد ، مهم است.هرچند خیلی
ها به آن
درک نرسیده باشند.
2- مقالات
انتخابی
بیشتر جنبه آموزشی دارد و درج آن به معنای تأیید کامل دیدگاه ها نیست.
علی
حیدری 31/6/91
متن گفت و گو با همایون
امامی درباره
گفتار در سینمای مستند
به بهانه کتابش «سیر
تحولی گفتار در سینمای مستند» و چاپ مجدد آن
گفتگو کننده: نسیم نجفی 1
شهریور 1389
همایون امامی فیلمساز
و پژوهشگر و نویسنده سینمای مستند چند کتاب درباره موضوعات مختلف این گونة سینما
نوشته است. کتاب «سیر تحول گفتار در سینمای مستند» نخستین نوشته اوست که یک بار در
سال 1380 با تیراژ سیصد عدد چاپ شده و حالا بعد از چند سال برای تجدید چاپ
بازنویسی و آماده شده است. در این گفتوگو با نظرات ایشان درباره موضوع گفتار
نویسی در سینمای مستند و مشخصات کتاب آشنا میشویم.
در تعریفی که در آغاز کتاب برای «گفتار» ارائه دادهاید
نوشته شده هر کلامی که در فیلم هست گفتار محسوب میشود. آیا منظور این است که
مصاحبه و گفتوگو هم جزو گفتار فیلم است؟
امامی: بله من این نکته را با
همین دید در کتاب آوردهام. گفتار فقط متنی که در فیلم خوانده میشود نیست بلکه
گفتوگوهایی هم که در فیلم وجود دارند مواد شنیداری هستند و چه در حوزه اطلاعرسانی
و چه در حوزه تاثیرگذاری، نقش دارند. یک کارگر معدن بیانی گرمتر دارد و شرایط خود
را ملموستر توضیح میدهد به همین دلیل او را به صدای شسته رُفته گوینده در
استودیو ترجیح میدهید. این اتفاق در 1959 افتاد، سالی که سینمای مستند به واسطه امریکا از
سویی مطرح شد. ژان روش در فرانسه که بحث سینما وریته را پیش آورد گفت گفتار را
قبول دارم درحالی که ریچارد لیکاک و فردریک وایزمن و برادران میزلز و... در
امریکا گفتند یکی از اصول قاطع سینمای بیواسطه امریکا، حذف گفتار است چون
تکنولوژی صدا رشد کرده و صدای همزمان را می توان ضبط کرد و چه صدایی بهتر از صدای
خود کاراکتر، پس گفتار را حذف میکنیم و گفتوگو را جایگزین میکنیم. با توجه به
این تاریخچه من دامنه گفتار را در کتاب وسیعتر کردم.
از چه جنبههایی به
گفتار در سینمای مستند پرداختهاید؟
امامی: گفتار مقولهای دو
وجهیست. یک وجه آن کاربرد اطلاعاتی ست و از ابتدا گفتار به این منظور به فیلم
مستند اضافه شد که کمبود اطلاعات تصاویر را جبران کند، مخصوصا در دوره سینمای
صامت. وقتی از 1927 به بعد صدا وارد سینما شد هنوز گفتار، اطلاع دهنده بود اما با
جنبش سینمای مستند در انگلستان، گفتار به سمتی میرود که هویت مستقل و کارکرد ویژه
غیراطلاعاتی و ارزش زیبایی شناختی پیدا میکند. ولی وقتی به 1927 و ورود صدا به
سینما میرسیم میبینیم فقط شکل فیزیکال صدا مهم بوده و همین که لیپ سینک موفقی
داشتند خوشحال بودند. تا این که دادِ پودوفکین و آیزنشتاین و رنه کلر در میآید که
صدا باید در شکل کنترپوان خودش دیده شود. خیلی از فیلمها وجه اطلاعاتی را در نظر
میگیرند و شاید بدون اغراق هشتاد درصد گفتارهایی که من با آنها مواجه شدم فقط
کاربرد اطلاعات دهنده داشتند و کمتر گفتاری هست که تاثیرگذاری دیگر داشته باشد.
خیلی بخواهند فراتر بروند به سمت کلمات ادبی میروند که گاهی با ساختار فیلم هم
مطابقت ندارد. این جمله معروف است که گفتار برای خواندن نوشته نمیشود بلکه برای
شنیدن نوشته میشود. سعی کردم خواننده را متوجه این کنم که گفتار خوب قرار نیست
همیشه ادبی باشد بلکه باید از جنس تصویر باشد چون برای فیلم نوشته میشود. البته
این گاهی آگاهانه است مثل کاری که بهمن فرسی در گود مقدس (ساخته هژیر
داریوش- 1343) میکند و یا کارهای گلستان. ولی ابراهیم گلستان در تپه های
مارلیک این بار به فراخور فیلم، شکل ادبی گفتار را میشکند. همان طور که در
سینمای مستند وقتی تحقیقی انجام میدهید که نمیخواهید به شکل کتاب چاپ کنید و
باید حاصل آن، کارگردان را یاری دهد و در تصویر تبلور پیدا کند، باید جنسش متفاوت
از نوشتن یک کتاب باشد. گفتار هم فقط آن متنی نیست که به فیلم اضافه شود و گویندهای
آن را در استودیو بخواند و بر فیلم گذاشته شود.
شما در کتاب، گفتار
فیلم را بر اساس کارکرد آن تقسیم بندی کردهاید. این تقسیمبندی بر چه اساسی به
دست آمد؟
امامی: من شانس بزرگی داشتم
که آقایی به نام عبدالنبی همایی حداد در سال 65-66 برای رساله دانشجویی خود تحقیقی
انجام داده بودند. آن رساله که چاپ هم نشده بسیار به من کمک کرد تا چیزهای زیادی
درباره مقوله گفتار بیاموزم. خیلی از گفتارهای متن که به زبان فارسی نبود و من به
ترجمه آنها دسترسی نداشتم از طریق این کتاب توانستم بخوانم و برای تقسیمبندی
گفتارها به شکلی که در کتاب میبینید نیز از همان رساله استفاده کردم. نگاه
کاربردی یا فانکسیونیستی به گفتار را از این کتاب آموختم، اینکه خروجی کار را نگاه
کنیم و نقش گفتار را در فیلم بیابیم.
پس معیارهایی برای یک
گفتار خوب معرفی میکنید اما میگویید خوب بودن گفتار بسته به نوع فیلم دارد.
امامی: کاملا. ممکن است ما
رویکرد مستقیم داشته باشیم مثل فیلم کودک و استثمار محمدرضا اصلانی که
گفتار آن مقالهای است که بر تصویر نوشته میشود، ولی با فیلمش همخوانی دارد. یا
در مستند علمی باید در سریعترین و شیواترین و قابلفهمترین شکل، مطالب را به
مخاطب انتقال دهیم. ولی در فیلم شب و مه (آلن رنه) یا در خانه سیاه است (فروغ فرخزاد) از کلام برای تصویرسازی
استفاده شده. در جایی از فیلم خانه سیاه است مردی کنار دیوار میرود و میآید،
و گفتار فیلم میگوید: "شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه" و بعد ماه ها را میشمارد: "فروردین اردیبشهت
خرداد...". این هیچ اطلاعاتی نمیدهد ولی به همراه نما، تصویری از بینهایت
بودن پریشانی و رنج این مرد میسازد و بعد جذامیهای دیگر را نشان میدهد و حرفش
را بسط میدهد، یعنی این رنج مال یک نفر نیست و یک جمع درگیر آن است.
آیا این همان کارکردیست
که شما در کتاب میگویید «گفتار گاهی نقش چگونه اندیشیدن درباره مدارک ارائه شده
در فیلم» را دارد؟
امامی: خیر کلام اینجا جزء
افزودهای نیست که بر فیلم بیاید و آن را تفسیر کند بلکه فروغ به ترکیبِ کلام و
تصویر فکر کرده. گفتار او مستقل نیست. اما این کارکردی که شما میگویید در کتاب
ذکر شده به دوره آغازین مستند بر میگردد، به سالهای اول جنبش مستند انگلستان و
نوعی از مستند که بیل نیکولز به آن مستند توضیحی یا اکسپوزیتوری میگوید. مستندی
که غیر دموکراتیک عمل میکند، اندیشهای در فیلم میکارد و شما را مجاب میکند که
این واقعیت است تا شما را مقهور برخورد علمی کند که بگویید همین است و راه را بر
هر اندیشه دیگر ببندد. اما بعدها با تفکر پست مدرن روبرو می شویم که میگوید علم
هم روایتی از واقعیت است و نمیتواند مطلق باشد. مستندسازی امروز بیشتر دموکراتیک
شده و میگوید فیلم من دریافت من از واقعیت است، تو چگونه این را میفهمی؟ وقتی تو
هم روایتت را با من آمیخیتی ما با هم به دریافتی وسیعتر از واقعیت رسیدهایم.
بعد از فیلمهای
ابراهیم گلستان که گفتارهای مشهوری دارد بعضی مستندسازان از ایشان تاثیر گرفتند و
گفتار در مستندهای یک دوره خیلی دیده میشد. به جایی رسیدیم که گاهی گفتار از
تصاویر فیلم فراتر میرفت. این تا سِری مستندهای روایت فتح ادامه داشت. نظر شما
درباره گفتارهای روایت فتح چیست؟
امامی: حساب روایت فتح کاملا
جداست چون توازنی بین کلام و تصویر وجود ندارد. کلام بر تصویر سوار است و تصویر را
به دنبال خود میکشد درحالی که ترکیب موزون کلام و تصویر است که مهم است. در کتاب
آینه جادو که درباره گفتار متن سریال روایت فتح چاپ شد میبینید که متنها به
تنهایی افاده معنا میکنند و احتیاجی به تصویر ندارند، به همین دلیل وقتی بر تصویر
افزوده میشود به عنوان عنصر نالازم میشود. در روایت فتح
میشود همان گفتار را به شکل کاست صوتی تهیه کرد و بیرون داد. ...
منبع گفتگو:www.prykemostanad.com