از اینکه دیر هنگام به وعده ی فوق عمل کردم از شما فرهیختگان ارجمند عذر می خواهم.
و اما
بت شکنی، روشی ابراهیمی
در عصر امام خمینی
یا عصر گفتگوی تمدن ها
اینکه شناخت پیروان ادیان ابراهیمی از ایشان چقدر است بستگی دارد به اسناد و مدارک معتبری که در دست دارند.
اما در اینکه حضرت ابراهیم پیامبر خدا برای هدایت بشر است، همه اتفاق نظر دارند.
بنا بر مستنداتی که مردم فعلی کره ی زمین دارند، آن پیامبر بزرگ خدا در خاور میانه به پیامبری خدا بر گزیده شده اند و تا پایان عمر شریفشان در خاورمیانه به هدایت بشر هم عصر خود، پرداخته اند.
اینکه این نکات چه ربطی به زمان حاضر(قرن 21 میلادی و قرن پانزدهم هجری قمری) دارد؛ از نکات مهمی است که باید مورد کاوش جستجوگران حقیقت قرار گیرد تا خط و ربط آن شخصیت الهی را با دنیای کنونی باز شناسد و به جامعه ی بشری ارائه کند.
بنا بر اطاله ی این نوشتار نیست، اما فرصت بازنگری متون دینی ادیان ابراهیمی حق همه ی پیروان حضرت ابراهیم است تا
اولا شیخ الانبیاء را بهتر و بیشتر بشناسیم
و ثانیا از ربط ایشان با دنیای جدید با اطلاع شویم.
این فرصت مطالعه، در حقیقت فرصت سازی برای گفتمان بین الادیانی است تا با یک شخصیت مورد احترام در جامعه ی بشری، در راه روشنگری گام برداریم.
پس از مطالعه طفره نرویم، و به منابع دینی مراجعه کنیم تا با ابراهیم بزرگ آشنا شویم.
انشاء الله استقلال فرهنگی در مسیر شناخت حضرت ابراهیم سلام الله علیه از این پس در فرصت های پیش رو با ایمان آورندگان ادیان توحیدی حرف ها و گفتمان جدیدی را خواهد داشت.
ایده ی شناخت انبیاء برای بشریت از ظرفیت بالایی برخوردار است که استقلال فرهنگی با تکیه بر همین ظرفیت بالا به این موضوع و به مناسبت عید سعید قربان خواهد پرداخت.
شما نیز می توانید در صورت تمایل در این گفتمان شرکت کنید و نظراتتان را بفرستید و فقط خواننده ی صرف این مطلب نباشید.
پس تا فرصتی دیگر درود و بدرود
داستان پیامبران
در کتاب مقدس با قرآن
بر گرفته از ویکی پدیا 3 دی 92
داستان پیامبران در قرآن و کتاب مقدس تشابهات فراوانی دارد، هر چند به نظر برخی مسلمانان، پیامبران در کتاب مقدس، مرتکب خطا میشوند ولی در قرآن چنین نیست، ولی بسیاری نیز بر این باورند که خطای پیامبران، در قرآن نیز یاد شده است. به هر صورت برخی مسلمانان معتقدند که پیامبران باید معصوم باشند و نیز پیراسته از هر عیبی تا بتوان به تمام ابعاد وجودیشان اعتماد نمود و از ایشان پیروی کرد. و برای این ادعا قراینی از قرآن هم ارائه میشود، مثل آنجا که درباره پیامبران به محمد گفته میشود:
در قرآن، خدا آدم را از بهشت میراند؛ چون شیطان او را فریب میدهد و باعث اخراج وی از بهشت میشود [۹] همچنین در قرآن، آدم از نزدیک شدن به درخت برحذر داشته میشود تا در کسب روزی به مشقت نیافتد.[۱۰]
در کتاب مقدس، نیز آدم به مشقت در کسب روزی محکوم میشود، چون از درخت معرفت نیک و بد خورده است؛[۱۱]
در قرآن، ابراهیم در مناظرهای با حاکم مصر، او را به خداوند دعوت میکند:
آیا از [حالِ] آن کس که چون خدا به او پادشاهی داده بود [و بدان مینازید، و] با ابراهیم درباره پروردگارش محاجّه [می] کرد، خبر نیافتی؟ آن گاه که ابراهیم گفت: «پروردگار من همان کسی است که زنده میکند و میمیراند.» گفت: «من [هم] زنده میکنم و [هم] میمیرانم. ابراهیم گفت: «خدا [ی من] خورشید را از خاور برمیآورد، تو آن را از باختر برآور. » پس آن کس که کفر ورزیده بود، مبهوت ماند. و خداوند قوم ستمکار را هدایت نمیکند. [۱۲]
در کتاب مقدس، ابراهیم از ترس جانش، زن خود را به همان حاکم مصر پیشکش میکند، به طوری که بعداً، حتی حاکم مزبور هم، ابراهیم را برای این کار، ملامت میکند. [۱۳].
در قرآن، خداوند با ابراهیم عهد میبندد و او را پیشوا قرار میدهد، اما وقتی ابراهیم آن را برای تمام فرزندانش تقاضا میکند، خداوند میگوید: عهد من به فرزندی که ستمگر باشد، نمیرسد؛ لذا عهد خدا شامل تمام فرزندان ابراهیم نمیشود:
…[خدا به ابراهیم] فرمود: من تو را پیشوای مردم قرار دادم. [ابراهیم] پرسید: از دودمانم [چطور]؟ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمیرسد.[۱۴].
در کتاب مقدس، خدا در عهد خود با ابراهیم، او را پدر امتها معرفی کرده که پادشاهان از وی به وجود میآیند و میگوید: این عهد با فرزندان او نیز به صورت دائمی است و تمام فرزندان ابراهیم را شامل میشود، چه ستمگر باشند، چه نباشند.[۱۵].
قرآن در قصه لوط میگوید:
به لوط حکم و دانش دادیم … و همانا لوط از پیامبران بود[۱۶] و [۱۷].
و نیز میفرماید :
لوط در زمره کسانی است که خدا هدایتشان نموده، پس به روش آنها اقتدا کن… [۱۸]
بر اساس کتاب مقدس، لوط شراب نوشیده، سپس در حال مستی با دخترانش زنا کرد. دختران نیز از این زنا حامله شده و هر کدام پسری به دنیا آوردند که نسب بعضی از أنبیا به آنان میرسد؛ مانند داوود، سلیمان و عیسی علیهمالسلام[۱۹]؛ حال آن که به حکم خود کتاب مقدس، افراد حاصل از زنا داخل جماعت خداوند نشوند حتی تا پشت دهم[۲۰].
قرآن در قصه داوود میفرماید:
ما سلیمان را به داوود بخشیدیم؛ چه بنده خوبی! زیرا همواره به سوی خدا باز میگشت (و به یاد خدا بود).[۲۱]
اما کتاب مقدس در قصهٔ داوود میگوید: داوود علیهالسلام با زن اوریا زنا کرد. آن زن حامله شد. حضرت داوود نیز شوهر آن زن را به کام مرگ فرستاد و .. سلیمان علیهالسلام از این زن متولد شد.[۲۲]
در قرآن، هارون یار و یاور موسی است و پیوسته به موسی برای هدایت مردم به سوی خدا، کمک میکند:
و به یقین [ما] به موسی کتاب [آسمانی] عطا کردیم، و برادرش هارون را همراه او دستیار [ش] گردانیدیم.[۲۳]
اما در داستان موسی در کتاب مقدس، هارون گوساله میسازد و خود با بنی اسرائیل گوسالهپرست میشود.[۲۴]
در داستان سلیمان، قرآن میفرماید:
سلیمان کافر نشد، بلکه شیاطین کفر ورزیدند.[۲۵]
همچنین قرآن سلیمان را بندهای مومن معرفی میکند:
و به راستی به داوود و سلیمان دانشی عطا کردیم، و آن دو گفتند: ستایش خدایی را که ما را بر بسیاری از بندگانِ باایمانش برتری داده است.[۲۶]
کتاب مقدس در داستان خود درباره سلیمان میگوید: زنان سلیمان، در آخر عمر او، دلش را از خدا برگرداندند و او بتپرست گردید. لذا خشم خداوند بر سلیمان بر افروخته شد و آنچه را خداوند به او امر فرموده بود، به جا نیاورد.[۲۷]
بر اساس قرآن در قصهٔ سلیمان، سلیمان فقط خدا را در نظر دارد و به امور دنیایی فریفته نمیشود:
و چون [فرستاده] نزد سلیمان آمد، [سلیمان] گفت: آیا مرا به مالی کمک میدهید؟ آنچه خدا به من عطا کرده، بهتر است از آنچه به شما دادهاست. [نه،] بلکه شما به ارمغان خود شادمانی مینمایید.[۲۸]
در کتاب مقدس، سلیمان به شدت شیفته و فریفته زن، طلا و سایر امور دنیایی میشود.[۲۹]
بر اساس قصهٔ قرآن، زنان از سلیمان تأثیر میگیرند و با ارتباط با سلیمان به خداوند ایمان میآورند:
… [ملکه] گفت: پروردگارا، من به خود ستم کردم و [اینک] با سلیمان در برابر خدا، پروردگار جهانیان، تسلیم شدم.[۳۰]
اما طبق روایت کتاب مقدس، سلیمان از زنان تأثیر میپذیرد و حتی در این راه ایمانش را از دست میدهد.[۳۱]
در قرآن کریم، نوح به عنوان پیامبری به دور از هر آلایش معرفی میشود:
و به او(ابراهیم) اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، و همه را به راه راست درآوردیم، و نوح را از پیش راه نمودیم، .. و این گونه، نیکوکاران را پاداش میدهیم.[۳۲]
در کتاب مقدس، نوح شراب نوشیده و از شدت مستی عریان شد و پسرانش ردایی را روی او افکندند، تا برهنگی پدر نمایان نباشد.[۳۳]
در قرآن، أیوب به عنوان فردی شکیبا معرفی میشود:
… ما او را شکیبا یافتیم. چه نیکوبندهای! به راستی او توبهکار بود.[۳۴]
ولی در کتاب مقدس، أیوب پیوسته نفرین، گله و شکایت میکند و فردی بیصبر و ناشکیبا است.[۳۵]
پانویسمنبع:
ویکی پدیا