پشت صحنه ی این اثر که پس از
اشغال افغانستان توسط آمریکا و هم پیمانانش و تا یک روز پیش از حمله ی
آمریکا به عراق یعنی 28 اسفند 81 ضبط شده است، و تدوین آن به لحاظ تکمیل
تحقیقات و تهیه مواد آرشیوی تا سال 85 طول کشده وپخش آن از سال 85 تا 90
بوده است، بسیار گفتنی، نوشتنی و شنیدنی و خواندنی است!
یک گروه مستند ساز برای تولید یک مستند فاخر با عنوان اولیه ی "بت شکنی" از پاییز 81 دست به کار می شود.
بت شکنی در فضایی کلید می خورد که آمریکا در رجز خوانی های رسانه ای، برای پس از افغانستان دنبال جای پایی برای فرود آمدن می گردد، گاهی ایران، گاهی عراق و گهگاهی نیز کره شمالی را بعنوان محور شرارت، مورد اشاره قرار می دهد!
هم هیجان جهانی زیاد است و هم واکنش سوژه هایی که بعنوان کارشناس دعوت می شوند! و دست آخر اینکه عنوان و نام برنامه ی "بت شکنی" که فوق العاده هیجان انگیز است!
اینها همه دست به دست هم می دهند تا پرونده باز دوران امام خمینی مورد رسیدگی، بازخوانی و واکاوی قرار بگیرد.
امروز 5 آبان 1391 یک روز پس از چهارم آبان 91 است، درست 48 سال از 4 آبان 43 گذشته و امسال که بگذرد وارد پنجاهمین سال آن روز هیجان انگیز خواهیم شد.
دورانی با بیش از نیم قرن عمر شروع شده است که به تازگی شکوفه های جوانی اش پدیدار شده و میوه های آن می رسد.
بازشناسی این نیم قرن برای چگونگی ارزیابی نیم قرن آینده، هم جذاب و هم ضروری است.
و این جذابیت و ضرورت ویژه ی فارسیان، ایرانیان و مسلمانان نیست!
چراکه جهان بشری متأثر از آن بوده و خواهد بود.
صحنه و پشت صحنه ی این مستند هم، شاید قدری از این جذابیت را داشته و نیز گامی در بر آوردن ضرورت پیش گفته باشد.
انشاء الله امروز دوازدهم بهمن 1391 بنا دارم در این مورد بر اساس وعده ای که در ابتدای شکل گیری این وبلاگ وعده داده بودم در مورد عصر امام خمینی بنویسم.
اما وقت اذان ظهر است. انشاء الله پس از نماز در فرصتی مناسب ادامه ی ماجرا... التماس دعا...
********************
امروز 18 بهمن 1391 است و ساعت از 22 گذشته است که فرصت ادامه ی ماجرا برایم پیدا شده است.
این خبر علاوه بر انبوه شرکت کنندگان در یکی از باشکوه ترین راهپیمایی های مردم شیراز، تعجب کسانی را بر انگیخت که دوربین به دست این واقعه ی بزرگ را ثبت کرده بودند، فشردگی صفوف راهپیمایان، طول مسیر و عرض خیابانهای مسیر راهپیمایی، همگی با ادعای استاندار فارس در تناقض بود.
این خبر قبل از دیگران، مدیران صدا و سیمای مرکز فارس را به فکر پاسخ به این ادعای استاندار از زبان تصاویر مستند ثبت شده انداخته بود.
دراین موقع، پیشنمازی مدیر کل صدا و سیما بود و طلایی قائم مقام وی.
از آنجا که روز راهپیمایی طلایی در خیابان پیروزی مرا با یک دوربین هندیکم دیده بود و از تصویر برداری یک گروه خارجی از روبروی دبیرستان نمازی با خبرم کرده بود و می دانست که از کم و کیف جمعیت با اطلاع هستم، گله می کرد و می گفت که استاندار چنین ادعایی کرده و شما که شاهد و ناظر حضور گسترده ی مردم بوده اید، ساکتید و کاری نمی کنید!؟
این اولین باری بود که از این موضوع(ادعای استاندار وقت فارس دکتر ابراهیم انصاری لاری) با اطلاع شدم.
همان لحظه اعلام آمادگی کردم که با انتشار تصاویر مستند حضور چشمگیر و انبوه راهپیمایان می شود پاسخ استاندار را داد.
قائم مقام مرکز هم موافقت کرد.
تصاویری که خودم با هندیکم گرفته بودم، از طرفی بیشتر از درون جمعیت بود و تصاویر لانگ مسیر راهپیمایی را نداشتم؛ و از طرفی دیگر این تصاویر هم کیفیت حرفه ای را نداشت و هم شامل مسیرها نبود.
گرچه هیجان گروه خارجی را از رودخانه ی جمعیت پایان ناپذیر با دوربین شکار کرده بودم؛ و همین موضوع گفتگوی من با آن گروه خبرنگار "آمریکایی" خیلی جای کار و تحلیل و بررسی دارد، و در فرصتی دیگر به آن اشاره هایی خواهم کرد که حتما برای شما هم جالب خواهد بود؛
اما بنا را بر آن گذاشتم تا از تصاویر همکارانم در واحد خبر و تولید سیما استفاده کنم.
از نوار های دریافتی از این دو واحد و بازبینی آنها تصاویر واحد خبر که توسط مجتبی رستگار گرفته شده بود گویا ترین تصاویر برای این کار رسانه ای و مستند بود.
پس حالا قرار است یک گروه شکل بگیرد مستندی تصویری از حضور باشکوه مردم شیراز در راهپیمایی روز قدس 1381 بسازد و در هفته ی پایانی ماه مبارک رمضان پخش شود.
این در حالی است که واحد خبر و تولید سیما گزارش های تصویری راهپیمایی را پخش کرده اند و دیگه با روی کرد خبری به این موضوع نمی شود پرداخت.
حالا دیگه باید یک ایده برای یک کار مستند شکل بگیرد.
آن هم مستندی مبتنی بر حقیقت.
برای شکل گیری ایده، باید ادعای استاندار مورد تجزیه و تحلیل قرار می گرفت تا راز بیان آن کشف می شد،
یعنی چی، که استاندار فارس مدعی حضور کم مردم در راهپیمایی روز قدس شده است؟!
این ادعا از عرف عادی بیرون یود و در دوران اصلاحات، که انصاری لاری نماینده ی دولت اصلاحات در استان بود، باید رمز گشایی می شد؛ تا ایده ی مستند تلویزیونی شکل بگیرد.
و همیشه برای مستند سازی این رمز گشایی ها از دشوارترین و حساس ترین مراحل کاری است.
ایده ای که منجر به کلید خوردن مستند چند قسمتی حماسه ی حضور، یک روز پس از روز قدس شد.
حماسه ی حضوری که قسمت اول آن که از تنور تدوین بیرون آمد ، جز برای پیشنمازی مدیر کل مرکز فارس پخش نشد و هرگز به آنتن پخش سیما نرسید!؟!
و این آغازی است بر یک پروژه ی جدید مستند سازی بنام بت شکنی
جذابیت ماجرا از اینجا شروع می شود که فرصتی دیگر می طلبد...
ساعت دقایقی از 23 گذشته است؛ انشاءالله آن فرصت که بدست آید، این نوشتار هم ادامه پیدا خواهد کرد...