علامه میرسید شریف جرجانی،
استاد حافظ شیرازی الگویی برای استقلال فرهنگی
گام دوم:
مرحله ی دوم: معرفی جرجانی در وبسایت عرفان آباد:
حالا می خوام از یک وبلاگ برادران اهل تسنن که از علامه میر سید شریف جرجانی بعنوان یک چهره ی ماندگار نام برده و از ایشان تجلیل کرده است روش یا متدی را برای میهمانان وبلاگ استقلال فرهنگی بیاورم که بدانند، استقلال فرهنگی نیازمند تلاش در فراگیری، تلاش در مطالعه و تلاش در هم افزایی در تولید علم دارد و اینکه فقط شعار استقلال فرهنگی یا تولید علم بدهیم، دردی را از جامعه دوا نمی کند.
تنها انتظاری که از شماست این است که شما نیز، فرزانگان مولد اندیشه و علم را که در میهن عزیزمان ایران اسلامی روش ها و متد های قابل استفاده برای محققان جوان دارند را به جامعه معرفی کنید.
در وبسایت عرفان آباد با استفاده از منابع لغت نامه ی دهخدا ـ مقدمه ی صرف میر از نسب، تحصیلات جرجانی اطلاعاتی ارائه می دهد و سپس از سفر سید شریف به مصر مطلبی را ذکر می کند که منظور نظر ما در این گام است. و آن اینکه سید در یک مسافرت علمی در بلاد غربت یرای بدست آوردن علم چنان محدودیتی برایش پیش می آید که کم از تحریم های فعلی دانشمندان استقلال طلب ما نیست.
تحریم میر سید شریف در کلاس درسی که حق پرسش نداشته باشد، حق قرائت متن کتاب در کلاس را نداشته باشد، تا آنجا که فقط یک شنونده(سامع محض) باشد. و این تحقیر برای چه بوده معلوم نیست اما، اینکه سید شریف در مقابل این تحریم روحی، روانی چه واکنشی نشان می دهد مهم است.
واکنشی که تحریم علمی او را می شکند و نشان می دهد که روحیه ی استقلال طلبی فکری و فرهنگی بالاخره تحریم کننده را تسلیم عزم جزم سید شریف می کند و دست از تحریم های ناعادلانه و بی منطق بر می دارد.
میر سید شریف جرجانی:
«قال المصنف کذا و قال الأستاذ کذا و أقول کذا»
از اینجا آنچه می خوانید از وبلاگ عرفان آباد برادران اهل تسنن می خوانید
نسب و ولادت وی
علامه «علی بن محمد بن علی سید زین
ابوالحسن الحسینی» معروف به «میر سید شریف جرجانی» ( منسوب به جرجان قدیم در
نزدیکی گنبد قابوس) در22 شعبان سال 740 هجری قمری در روستای «طاغو» واقع در جرجان
چشم به جهان گشود.
تحصیلات
پس از طی مراحل تحصیلات ابتدایی در
همانجا، برای تکمیل علوم حوزوی وکسب فیض نزد اساتید بزرگ، به مراکز مهمی چون
شیراز، هرات و قاهره عزم سفر کرد. در دوران طلبگی به فکر افتاد تا کتاب «شرح
مطالع» را مستقیماً از مؤلفش، علامه رازی، بیاموزد. برای این هدف به هرات سفر نمود
و با علامه رازی ملاقات کرد و او را از موضوع سفر خویش آگاه ساخت. علامه رازی که
آخرین مراحل زندگی را میگذراند و قوای جسمانی اش از کار افتاده بود، احساس کرد که
از عهده ی تدریس سید والا همت، بر نمی آید، به ناچار او را پیش شاگرد رشیدش،
«میرمحمد بن مبارک شاه بخاری، معروف به میرک بخاری (درگذشته به سال 775 ق)» در مصر
فرستاد و اظهار داشت: درس او با درس بنده فرقی ندارد. و به طور سفارشی، نامه ای هم
برایش نوشت و او را روانه ی مصر کرد.
سفر به مصر
اشتیاق بیش از حد سید، او را از
خراسان عازم کرد. پس از اینکه به حضور مبارک شاه در مصر رسید، نامه ی استاد را به
وی تقدیم کرد. بنا بر سفارش استاد، اجازه ی ورود به حلقه ی درس مبارک شاه، به سید
داده شد، اما نه برایش درس مستقلی در نظر گرفته شد و نه اجازه ی خواندن عبارت به
وی داده شد. خلاصه، از عموم شاگردان هم، رتبه ی پایین تری برایش در نظر گرفته شد.
با این همه محدودیت ها، سید ناگزیر گردید سامع محض باشد.
شبی مبارک شاه در صحن مدرسه قدم می زد
ناگاه از گوشه ی مدرسه، صدایی به گوش رسید به آنجا رفت، متوجه شد که میر سید شریف
هنگام تکرار و حفظ درس چنین میگوید:
«قال المصنف کذا
و قال الأستاذ کذا
و أقول کذا»
(یعنی در حین تکرار درس، موضوع را از دیدگاه مصنف و استاد، بررسی میکرد و در نتیجه خودش
هم اظهار نظر میکرد).
طرز بیان عبارت سید، مبارک شاه را مبهوت و فریفته کرد
و صبح فردا ، سید جرجانی را بر همه ی طلاب کلاس، مقدم و به خود نزدیک تر نمود.
وی در سفر دراز خود به قاهره از مجلس
درس اکمل الدین محمود بن محمود بابرتی نیز بهره برد و نزد اوحاشیه الهدایه
مرغینانی را فرا گرفت و در میان راه با شمس الدین فناری(751 - 834 ق) آشنا شد و او
جرجانی را در این سفر همراهی کرد. جرجانی پس از 4 سال تحصیل در قاهره ، راهی
زادگاه خود شد و سال 779 قمری، یعنی هنگامی که 39 سال از عمر خویش را پشت سر نهاده
بود، زمینه سفر به شیراز و تدریس در مدرسه دارالشفای این شهر برای او فراهم شد.
منبع: وبلاگ عرفان آباد تاریخ ۱۳۹۱/۱۰/۱۶ ۹:۱۰:۰۰ 134) بار خوانده شده ( چهره های ماندگار
http://www.erfanabad.org/fa/modules/news/article.php?storyid=678
از وبلاگ عرفان آباد برادران اهل تسنن خواندید و ماجرای أقول کذا میر سید شریف را دیدید.
اکنون نتیجه گیری از مرحله ی دوم؟
نتیجه ی اول:
همانطور که خواندید:
"اشتیاق بیش از حد سید، او را از خراسان عازم( بلاد مصـر) کرد. پس از اینکه به حضور مبارک شاه در مصر رسید، نامه ی استاد را به وی تقدیم کرد. بنا بر سفارش استاد، اجازه ی ورود به حلقه ی درس مبارک شاه، به سید داده شد، اما نه برایش درس مستقلی در نظر گرفته شد و نه اجازه ی خواندن عبارت به وی داده شد. خلاصه، از عموم شاگردان هم، رتبه ی پایین تری برایش در نظر گرفته شد. با این همه محدودیت ها، سید ناگزیر گردید سامع محض باشد."
نتیجه ی دقت در این گزارش تاریخی، نکات زیر است:
نکته ی اول:
این محدودیت های میر سید شریف جرجانی استاد حافظ شیرازی در مصر او را از ادامه و تکمیل مسیر دانش اندوزی نا امید نکرد و به آنچه بعنوان منابع مکتوب، رسما تدریس می شد و به شرحی که استادش ارائه می داد قانع نمی شد،
نکته ی دوم:
سید از تاریخ علمی گذشته چون نردبامی برای صعود و پیشرفت استفاده می کرد اما با تجزیه و تحلیل آن دریافت ها، بر آنها می افزود.
نکته ی سوم:
از این ماجر، عدم تقلید در بدست آوردن دانش روز و نقد و بررسی فرا گرفته ها و شجاعت و جسارت سید در بیان اندیشه و دریافت خود را به روشنی می شود، فهمید.
نکته ی چهارم:
سید با اصرار بر مواضع حقش( در اینجا حق مسلم تساوی سید با دیگران در دست یابی به دانش روز و حق برخورداری از فرصت خواندن و پرسش و مشارکت در تکمیل چرخه ی تولید علم و در نهایت حق تولید علم و افزودن بر موجودی علمی جهان معاصرش) تحریم کنندگان و ایجاد کنندگان محدودیت را به عقب نشینی و به رسمیت شناختن او وادار نمود.
آنجا که مبارک شاه استاد مصری سید تسلیم مقاومت او می شود؛
هر انسان آزاده ای و بویژه هر ایرانی استقلال طلبی، با مرور چندین باره ی این قطعه از تاریخ، احساس افتخار و شگفتی می کند:
"شبی مبارک شاه در صحن مدرسه قدم می زد
ناگاه از گوشه ی مدرسه، صدایی به گوش رسید به آنجا رفت، متوجه شد که میر سید شریف
هنگام تکرار و حفظ درس چنین میگوید:
«قال المصنف کذا
و قال الأستاذ کذا
و أقول کذا»
(یعنی در حین تکرار درس، موضوع را از دیدگاه مصنف و استاد، بررسی میکرد و در نتیجه خودش
هم اظهار نظر میکرد).
نکته ی پنجم:
میر سید شریف هنگام تکرار و حفظ درس آموخته هایش را در دو عبارت مرور می کرد:
-مصنف (نویسنده ی متن درسی) چنین گفت...
- استاد هم پیرامون متن درسی چنین گفت...
و سپس سید یک عبارت به دو عبارت فوق می افزاید:
-و من(سید میر شریف جرجانی شیرازی ایرانی) چنین می گویم...
این روش (متد) سید به روشنی گویای فعالیتی علمی و پژوهشی در ارائه ی نظریات جدید است!
نتیجه ی دوم:
متدولوژی تولید علم توسط سید شریف و عبرت هایی درس آموز برای عصر ما
آن هم در چند نکته
نکته ی اول :
"سرقت ادبی" و "تقلب"
روش سید، درست بر خلاف روشی که در گوشه و کنار جهان در ابتدای قرن بیست و یکم میلادی و از سوی برخی افراد جویای نام در پیش گرفته شده است، که در ادبیات "سرقت ادبی" نام گرفته است و در دنیای علمی"تقلب" در بدست آوردن مدارک و مدارج علمی برای فخر فروشی یا فریب افکار عمومی در بدست آوردن مناصب و مقامات نام گرفته است.
نکته ی دوم :
این روش سید دقیقا بر اساس آموزه های دین مقدس آخرین پیامبر خداست که
راستی و پرهیز از دروغ
و
امانت داری پرهیز از خیانت در امانت
را به عنوان آموزه های اخلاق انسانی معرفی کرده است.
دو ارزش اخلاقی
که در سه عبارت سید رعایت می شده است؛
در دو عبارت
قال المصنف
و
قال الاستاذ
رعایت امانت در فهم و انتقال آن مفاهیم را می نموده است؛
و در عبارت
انا اقول
به راستی اجتهاد و دست آورد علمی خود را بیان می کند و به تقلب و دروغ به دنبال کسب مدرک و منفعت حاصل از آن نبوده است.
نکته ی سوم :
سید شجاعت علمی ابراز نظریاتش را با رعایت حقوق پیشینیانش بعنوان نمونه ای از روش علم آموزی در دنیای اسلام به نمایش می گذارد که امروز هم دنیا تشنه ی این شجاعت علمی است.
نکته ی چهارم :
چیزی که دنیای علمی امروز به عنوان دست آورد علمی دانشمندان چهار پنج قرن گذشته به آن می بالد و جهش معجزه گون رنسانس علمی مطرح می کند؛ بدون هیچ شک و تردیدی از روش و متد میر سید شریف فاصله های زیادی دارد.
از ذکر منابع و کتب خطی دانشمندان شرق و بویزه دانشمندان جهان اسلام، در پژوهش های منجر به رنسانس علمی در اروپا خبری نیست!
کتاب سه جلدی دانشمندان علم و صنعت آیساک آسیموف روسی حاوی اسامی بسیاری از دانشمندان اروپایی و بویژه یهودی است و به ندرت از دانشمندان جهان اسلام که تا قرون وسطای غرب که دانشمندانشان را محاکمه و اعدام می کردند، در اوج قله های علمی روزگار بشریت بودند، نام برده شده است.
نکته ی پنجم :
امروزه نیز که به بهانه ی جایزه هایی نظیر نوبل و غیره بدون هیچ زحمتی دست آورد جامعه ی علمی دنیای بشری به کام بنگاه های وابسته به صهیونیسم جهانی است، جدید ترین محصولات علمی به غارت می رود و چند دانه درشت نیز به عنوان دانشمند سال معرفی می شوند.
اینها همه عبرتهایی است که باید از زندگی دانشمندان مسلمان و حذفشان از چرخه ی تولید فرهنگ و علم مستقل در جهان گرفت.
نظر خواهی از مرحله ی دوم؟
در نظر خواهی پیرامون این مرحله شما میهمان فرهیخته را دعوت می کنم که طرح پرسش کنید
با این الگوی استقلال فرهنگی و علمی چه معامله ای باید کرد؟!
......
.....
......
این هم گام دوم،
انشاء الله تا فرصتی دیگر
و رو نمایی از برگی دیگر از تاریخ علم و فرهنگ ایران اسلامی
با محوریت علامه میر سید شریف جرجانی استاد حافظ شیرازی؛
با گام سوم وبلاگ استقلال فرهنگی همراه شوید.
و البته از نظرات ارزشمندتان نیز ما را بهره مند بفرمایید.
برای مطالعه قسمت اول این مقاله روی لینک زیر کلیک بفرمایید
http://aliheidary.ir/post/jorjani%26hafez%20in%20shiraz
علامه میرسید شریف جرجانی استاد حافظ شیرازی