استقلال فرهنگی

هدف سایت استقلال فرهنگی هم افزایی در مهندسی فرهنگی جامعه

استقلال فرهنگی

هدف سایت استقلال فرهنگی هم افزایی در مهندسی فرهنگی جامعه

استقلال فرهنگی
امام خامنه ای:

من هم از مسائل فرهنگی نگرانم
و در این نگرانی نمایندگان محترم خبرگان
سهیم هستم.

دولت محترم باید به این موضوع توجه کند
و مسئولان فرهنگی نیز
باید توجه داشته باشند
که چه می کنند،

زیرا در مسائل فرهنگی
نمیتوان بی ملاحظه‌گی کرد.

مسئله فرهنگ مهم است

زیرا اساس ایستادگی
و حرکت نظام اسلامی،
مبتنی بر حفظ فرهنگ اسلامی و انقلابی
و تقویت جریان فرهنگی مؤمن و انقلابی است.

واقعاً همه باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را بدانند
زیرا همین جوانان هستند
که در روز خطر، سینه سپر می کنند.

کسانیکه به این جوانان با بدبینی نگاه می کنند
و تلاش دارند آنها را منزوی کنند،
به انقلاب و کشور خدمت نمی کنند.

البته این جوانان مؤمن و انقلابی
هیچگاه منزوی نخواهند شد.

مطالبی که گفته شد باید بصورت گفتمان
و باور عمومی درآید

که لازمه آن هم

تبیین منطقی و عالمانه این مسائل،

به دور از زیاده روی های گوناگون

و با زبان خوش است.

۱۳۹۲/۱۲/۱۵
leader.ir


---------------------


کانال استقلال فرهنگی
در سروش

http://sapp.ir/esteghlalefarhangi


و در تلگرام

https://telegram.me/culturalIndependence


وبسایت های متفاوت
آخرین نظرات شما

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یکی از رنجهای آقا مرتضی بی‌سوادی حاکم بر سینما بود» ثبت شده است

اندیشه کهکشانی ()

آشنایی با سید مرتضی آوینی


والپیپر و پوسترهای شهید آوینی-aviny - avini wallpaper - aviny back ground - aviny poster

در مصاحبه ای با همسر شهید

خانم امینی در ابتدای گفت و گو از خودتان بگویید .

مریم امینی هستم . متولد سال 1336 . تحصیلاتم لیسانس ریاضی و علوم کامپیوتر است .

اهل تهران هستید ؟

بله !

کجای تهران ؟

امیر آباد . بیشتر در آن محله زندگی کرده‌ام .

از آشنایی‌تان با آقا مرتضی برای ما بگویید .

قبل از ازدواج ، آشنایی چند ساله با هم داشتیم . من ایشان را می‌شناختم . از سن پانزده سالگی تا نوزده ، بیست سالگی که این آشنایی به ازدواج رسید .

خانواده‌ها چطور ؟ با این ازدواج موافق بودند ؟

خانواده من مخالف بود ، ولی برای من مشخص بود که این زندگی مشترک باید شروع شود . صورت دیگری برای ادامه زندگی نمی‌توانستم تصور کنم .

چرا ؟

به خاطر این که از همان ابتداء مرتضی برای من آن حالت مراد بودن را داشت . رد و بدل کردن    کتابهای خوب ، شرکت در سخنرانی‌ها و کنسرت‌های موسیقی دانشکده هنرهای زیبا که ایشان آنجا درس می‌خواندند ؛ در واقع ایشان راهنمای کاملی برای من بود .

این موقعیت ، یعنی مراد بودن ، تا کدام مرحله از زندگی ادامه داشت ؟

برای همیشه حفظ شد . این رابطه شیرازه اصلی زندگی ما بود . البته گاهی چهره این موقعیت به خاطر تحولات فکری تغییر می‌کرد . گرایش‌های ایشان بعد از انقلاب کاملاً تغییر کرد . به تبع ایشان ،‌این تغییر در من هم اتفاق افتاد . ولی نسبت برقرار بین من و ایشان همواره ادامه پیدا کرد تا شهادت‌شان . تازه بعد از آن بود که فرصتی پیدا کردم برگردم و به نسبت جدید نگاه کنم و ببینم در باره امروز چه می‌شود گفت .

نگاه کردید ؟

بله ! بعد از شهادت ایشان نسبت جدیدی بین ما برقرار شد . مرتضی خودش در یکی از مقاله‌هایی که بعد از رحلت حضرت امام نوشت ، جمله‌ای دارد نزدیک به این مضمون : « ایشان از دنیا رفتند و حالا بار تکلیف بر شانه ما افتاده است . » دقیقاً من چنین سنگینی را احساس می‌کنم . پیش از این دستم را گرفته بود و مرا به بهشت می‌برد . نه به زور ، میل باطنی هم بود . من سنگینی بار را خیلی احساس نمی‌کردم . همه چیز راحت‌تر اتفاق می‌افتاد ولی بعد از شهادت مرتضی من باید دوباره شروع می‌کردم . مثل یک تولد دوباره . خیلی خدا را شکر می‌کنم . چه موهبتی بالاتر از این برای یک انسان که هم فرصت زندگی عینی با انسانی را داشته باشد که قبله همة خواسته‌هایش است و هرچه از زندگی می‌‌خواهد در او می‌بیند ، و هم فرصت تأمل و تفکر در وجود این انسان و زندگی را پیدا کند.

         والپیپر و پوسترهای شهید آوینی-aviny - avini wallpaper - aviny back ground - aviny poster

مرتضی می‌گوید : « شهدا از دست نمی‌روند ، بلکه به دست می‌آیند . » برای همه این فرصت نیست که این به دست آمدن را تجربه و حس کنند . حالا من نمی‌دانم چقدر در این مسیر هستم و آن را با این بار سنگین طی می‌کنم . یعنی بار دیگر من مرتضی را به دست آورده‌ام و خیلی شاکر هستم.

از تجربه نسبتاً طولانی زندگی خودتان با ایشان بگویید .

این زندگی قشنگ از سنین نوجوانی شروع شد . هر روز که می‌گذشت موقعیت و جایگاه ایشان نزد من بیشتر از هر کس دیگری می‌شد . مرتضی مظهر همه کسانی بود که در زندگی جست و جو می‌کردم . جای همه اعضای خانواده را برای من پر می‌کرد و همه چیز زندگی‌ام بود.

تفاوت سنی شما با آقا مرتضی چقدر بود ؟

ده سال .

خانم امینی می‌توانیم بگوییم زندگی مشترک شما سه مرحله داشت . قبل از انقلاب ، بعد از انقلاب و بعد از شهادت .

اگر اجازه بدهید از ازدواجتان شروع کنیم . مثلاً این که ...


rel=nofollow