کودتای ارتش نامبارک مصر و زمزمه ی تبرئه ی دیکتاتور مبارک
همزمان با یادروز ۲۸ مرداد که خاطره ی کودتای ننگین ارتش پهلوی
دراسقاط دولت ملی مصدق را در اذهان زنده کرد
و از آن عجیب تر اعتراف سازمان جاسوسی آمریکا به دست داشتن در آن کودتا٬
بیانگر استمرار سوء استفاده ی ابرقدرتها از ارتشهای وابسته و غیر مستقل است.
از دیگر سو٬ افشای راز پنتاگون در به کار گیری ارتشها برای فروپاشی و تجزیه ی کشورها٬ بویژه در جهان اسلام٬
در هفته ی گذشته و در روزهای منتهی به ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
و اقدام ارتش مصر در کشتار مردم حامی حکومت منتخب مردم مصر٬
از یک توطئه ی شوم علیه استقلال بلاد اسلامی خبر می دهد.
فدائیان استقلال برای افشاگری بین المللی آماده باشند. فضای مجازی مناسب ترین فرصت برای افشاگری است و ایده ی افشاگری از با روز ترین ابزارهای جهان امروز است.
به متن گفتگوی زیر توجه بفرمایید:
27 مرداد 1392
عجیب ترین اشتباه اخوان المسلمین به رسمیت شناختن اسرائیل بوده است
اهل سنت از لحاظ اعتقادی هم مشکلی ندارند که با دولت های فاسد زندگی کنند و نهایتا دولت ها را اولی الامر می دانند
جهت آگاهی مخاطبین محترم سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی از تحولات اخیر مصر، گفتگویی تحلیلی با معاون اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی دکترجواد منصوری داشته ایم که شرح آن در ادامه آمده است:
*لطفا دلایل اصلی ظهور مشکلات داخلی مصر در شرایط فعلی را شرح دهید؟
ابتدا باید بگویم که سرکار آمدن مرسی برای دنیای عرب می
توانست مناسب باشد و در واقع می توانست در جهان عرب به عنوان یک تحول مثبت
تلقی شود. و همچنین برای رسیدن به دموکراسی در جهان عرب مقدمه ی تاثیر
گزاری، می توانست باشد.متاسفانه چندین اقدام مانع شد که چنین هدفی محقق شود.
1. اخوان المسلمین هیچ گونه آمادگی قبلی برای اداره ی کشور را نداشت . و کشوری با مشکلات بسیار زیاد در اختیار قرار گرفت و در این شرایط دچار اشتباهات بزرگ شد.
2. اشتباه دیگر ،این که احساس کرد که جایگزینی دیگرنداردو بنابراین می تواند به هرشکلی که بخواهد عمل کند.
3. تصوراین بود که به تنهایی می تواند مصررا اداره کند ،در حالی که مصر با وضعیتی که دارد حتما باید با ائتلافی از جریان های مختلف و ادیان و مذاهب مختلف اداره شود.زیرا حدود 20 درصد از مردم مصر از مسیحیان می باشند و در مراکز حساس مصر هم فعالیت دارند .
4. دولت
مصر فکر می کرد با کمک عربستان ،ترکیه ،و قطر و آمریکا می تواند مشکلات را
حل کند.در حالی که مشکلات باید به وسیله ی دولت و مردم حل شود.قطعا دولت
آمریکا تمایلی به حل مشکلات مصر ندارد و این بزرگترین مشکل آقای مرسی
بود.در نتیجه در مدت مسئولیت خودش نتوانست احزاب و گروه ها و شخصیت ها ی
مختلف را به مدیریت خودش قانع کند و نتوانست مشکلات کشور را حل کند.و لذا
کشور به دوبخش موافقین و مخالفین تقسیم شد.البته موافقین بدون انتقاد به
مرسی نیستند ولی اعتقاد دارند که اگر حذف شود و یک فرد به اصطلاح لائیک و
یا کاملا وابسته به آمریکا و انگلیس سر کار آید از مرسی بسیار خطرناک تر
است و لی انتقاد خودشان را نیز دارند.