سرچشمه
بیشتر نزاع هاى خانواده ها و مردمان با یکدیگر
و دشمنی ها و تفرقه ها
زیانبارترین نتیجه ی مراء در جامعه ی کنونی ما افزایش قهر بین دوستان و افزایش طلاق بین عاشقان سینه چاک دیروز و متنفران گستاخ امروز است. که برای آن در مکانیسم و فرایند خلقت، پیش بینی هایی برای پیشگیری در نظر گرفته شده است که غفلت از آن دیر یا زود دامنگیر هریک از افراد جامعه ی انسانی را خواهد شد.
زندگی امروزی ما بیش از آنکه به علم حقوق نیازمند باشد به علم اخلاق محتاج است.
تا اخلاق در جامعه ی بشری نهادینه نشود مشکل باقیست.
برای مقایسه ی بین اخلاق و حقوق در زندگی خانوادگی و روابط بین دوستان و آشنایان فرصت دیگری لازم است. فعلا مراء را بشناسیم.
آثار شهید دستغیب (رحمه الله)
مشخصات شناسنامه ایاستقلال فرهنگی از باب معرفی نرم افزار مجموعه آثار شهید دستغیب بحث مراء را که آن شهید عزیز در کتاب قلب سلیم ذیل موضوع تواضع ذکر کرده اند، تقدیم فرهیختگانی می کند که در صدد افزایش آستانه ی تحمل افراد جامعه هستند.
مِراء؛ گفتگو و مجادله
چهار چیزى که از تواضع است
امام
صادق علیه السلام فرمود: «از تواضع این است که در نشستن به پایین مجلس
راضى باشى و به هرکه برخوردى سلام کنى و مجادله را وانهى گرچه حق با تو
باشد و خوش نداشته باشى که تو را به پرهیزگارى بستایند». «مِنَ التَّواضُعِ
أنْ تَرْضى بِالْمَجْلِسِ دُونَ الْمَجْلِسِ وَأنْ تُسَلِّمَ عَلَى مَنْ
تَلْقى وَأنْ تَتْرُکَ الْمِراءَ وَإنْ کُنْتَ مُحِقّاً وَأنْ لاتُحِبَّ أنْ تُحْمدَ عَلَى الْتَّقْوى»، (اصول کافى، مترجم، ج 3، ص 186، باب التواضع»
در
این حدیث، امام علیه السلام چهار چیز را از تواضع دانسته، نخواستن
صدرنشینى و ابتداى به سلام و ترک مراء و نداشتن حبّ مدح و جز مراء در گذشته
شرح داده شد و چون دانستن مراء ضرورى است؛ زیرا موجب شقاوت دنیوى و اخروى است و ترک آن سبب سعادت دوجهانى است، بنابراین، به طور اختصار شرح داده مىشود.
مِراء؛ گفتگو و مجادله است
«مراء»
ایراد کردن و اعتراض نمودن و طعن زدن در سخن دیگرى است در لفظ یا معناى آن
سخن، به قصد خوار کردن و سبک کردن گوینده و اظهار دانایى و زیرکى خود و به
سبب کبرى که دارد در اعتراض خود لجاجت کند و از رأى خود برنگردد و به
اصطلاح حرف خود را به کرسى نشاند خواه سخن گوینده در مسأله علمى دینى یا
غیردینى باشد یا خبر از واقعیات عادى و موضوعات جزئى باشد مانند اینکه
گویندهاى مىگوید از شیراز تا اصفهان هشتاد فرسنگ است و این شخص براى
اظهار اطلاع خود و سبک کردن گوینده و نادانى او مىگوید خیر این طور نیست
بلکه نود فرسنگ است. یا مىگوید فلان شهر فلان مقدار جمعیت دارد و این شخص
بر سخنش ایراد مىگیرد و مىگوید تو بىخبرى، من در تاریخ و جغرافیا چنین و
چنانم و جمعیت هرشهرى را داناترم.
اگر در حالات
مردم دقت شود دانسته مىگردد که بیشتر نزاع هاى خانواده ها و مردمان با
یکدیگر و دشمنی ها و تفرقه ها بیشتر از «مِراء» سرچشمه مىگیرد؛ یعنى هر
نزاعى که بین دو نفر و بیشتر مشاهده مىشود اگر از سبب اصلى آن وارسى شود
غالباً سخنانى بوده که در بین آنها واقع شده و موجب کدورت و نگرانى گردیده
تا به اینجا کشیده و مراء هم بر سر امر موهومى بوده مانند آن شخص که نامش
عمرو بوده و وارد مدرسه شد، استاد نحوى براى شاگردها مثل مىزد که «ضرب زید
عمرواً؛ یعنى زد زید عمرو را». ناگاه آن شخص که نامش عمرو بود خشمگین شده
فریاد کرد زید را چه جرأت است که مرا بزند؟ و به استاد حمله کرد، استاد
دانست که مرد احمقى است و فساد مىکند، گفت اى مرد من اشتباه کردم باید
بگویم «اعطى زید عمرواً درهما؛ داد زید به عمرو درهمى» اینک درهم را به
تاوان بگیر و برو؛ یعنى حرفى در برابر حرفى، آن نادان هم راضى شد و رفت.
مِراء هم مسلماً حرام است
به
راستى کسى که «مراء» خوى او باشد مانند سگ درندهاى است که دامن و پاى
هررهگذرى را به دندان مىگیرد، حرمت شرعى مراء مسلم است؛ زیرا علاوه بر
روایات متعددى که از آنها نهى کرده، ایذا و اهانت و تحقیر غیر و تزکیه نفس
است و هریک از این عنوانها براى اثبات حرمت کافى است.
از این بیان
دانسته مىشود که در حرمت مراء فرقى نیست که مراء کننده محق باشد و ایرادش
درست و بجا باشد یا اینکه مبطل و اعتراضش بیجا و بىمورد باشد؛ زیرا در
هردو صورت اهانت و ایذاست.
و در اصول کافى دوازده حدیث در این باره نقل کرده که به ذکر دو حدیث آن اکتفا مىشود.
از مِراء بپرهیزید که تیرگى مىآورد
امیرالمؤمنین
علیه السلام فرمود: «بپرهیزید از خودنمایى در بحث و ستیزگرى؛ زیرا این
هردو دلها را بر برادران دینى تیره و بیمار کنند و نفاق و دورویى در دلها
بکارند و به بار آورند». «إیَّاکُمْ وَالْمِراءَ وَالْخُصُومَةَ فَانَّهُما
یُمْرِضانِ الْقُلُوبَ عَلَى الْاخْوانِ وَینْبُتُ عَلَیْهِمَا النِّفاق»،
(اصول کافى، ج 2، ص 300، باب المراء والخصومة).»
رسول
خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «سه چیز است که هرکه خدا را با
داشتن آنها ملاقات کند به بهشت رود از هردرى که خواهد: هرکه خوى او خوب است
و از خدا در نهان و آشکار بترسد و مراء و جدال را ترک کند گرچه حق با او
باشد». «ثَلثٌ مَنْ لَقِىَ اللَّهَ عَزَّوَجَلّ بِهِنَّ دَخَلَ الْجَنَّةَ
مِنْ اىّ بابٍ شآءَ مَنْ حَسُنَ خُلْقَهُ وَخَشِىَ اللَّهَ فی الْمَغیبِ
وَالْمَحْضَرِ وَتَرَکَ الْمِراءِ وَإِنْ کان مُحِقّاً»، (اصول کافى، ج 2، ص
300، باب المراء والخصومة).»
جدالى که خودنمایى نباشد خوب است
هرگاه
جدال در مسأله دینى، اعتقادى یا فرعى باشد و غرض از جدال خودنمایى و اظهار
فضیلت خود و اهانت و تحقیر دیگرى اصلًا نباشد و تنها به قصد اثبات حق و
یارى حقیقت و ارشاد و هدایت خلق باشد ضررى ندارد بلکه گاهى واجب مىشود و
این همان جدلى است که در قرآن مجید به آن امر شده است. «... وَجدِلْهُم
بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ ...، (نحل/ 125).»
برای مطالعه بقیه، ادامه مطلب را ببینید